375
گزيده دانش نامه اميرالمؤمنين عليه السلام

كوفيان جز جنگ نخواستند و جز [ تحويل دادن] عايشه را نخواستند، عايشه آنان را با سرزنش ، تحريك نمود.
آنان جنگ كردند تا اين كه بانگ آتش بس زدند و از جنگ ، دست كشيدند و سپس ، بعد از ظهر ، بازگشتند و به جنگ پرداختند و اين در روز پنج شنبه از ماه جمادى دوم بود. پس نبرد در آغاز روز با طلحه و زبير بود و در وسط روز با عايشه. ۱

ح ـ پى كردن شتر و پراكنده شدن لشكر جمل

۳۶۶.الجمل:چون لشكريان از گِردِ شتر [ عايشه ]پراكنده شدند ، اميرمؤمنان ، نگران اين بود كه مردم به سوى شتر بازگردند و جنگ ، دوباره درگيرد. پس فرمود: «شتر را پِى كنيد!».
ياران اميرمؤمنان به سمت شتر شتافتند و آن را پى كردند ، كه به پهلو بر زمين افتاد و عايشه فريادى كشيد كه هركس در دو سپاه بود ، شنيد. ۲

ط ـ مدّت زمان جنگ

۳۶۷.أنساب الأشراف:جنگ از ظهر تا غروب خورشيد بود . ۳

1 / 10

پس از پيروزى

الف ـ بزرگوارى

۳۶۸.امام باقر عليه السلام :على عليه السلام به منادى اش در جنگ بصره (جملْ) دستور داد كه فرياد زند: فراريان از جنگ ، دنبال نمى شوند . زخمى ها كشته نمى شوند . اسيران به قتل نمى رسند . هركس در خانه اش را ببندد ، در امان است وهركس سلاحش را بر زمين اندازد ، در امان است و هيچ چيز از اموال آنان (جمليان) [ به غنيمت ]گرفته

1.تاريخ الطبرى : ج۴ ص۵۱۴ .

2.الجمل : ص ۳۵۰ .

3.أنساب الأشراف : ج۳ ص۳۸ .


گزيده دانش نامه اميرالمؤمنين عليه السلام
374

عبد اللّه بن خلف ، ضربه اى ناگهانى فرود آورد كه على عليه السلام آن را با سپرش دفع كرد. آن گاه على عليه السلام از او كناره گرفت و ضربتى بر او فرود آورد كه دست راستش را قطع كرد و سپس ضربتى ديگر فرود آورد كه كاسه سرش را پرانْد . ۱

و ـ كشته شدن طلحه به دست مروان

۳۶۴.الفتوح:طلحه با صداى بلند ، فرياد مى زد: بندگان خدا! شكيبايى، شكيبايى [ ورزيد] ! چرا كه پس از شكيبايى ، نصرت و پاداش است.
مروان بن حَكَم به وى نگاهى افكند و به برده اش گفت: واى بر تو ، اى غلام! به خدا سوگند كه مى دانم هيچ كس در روز كشتن عثمان در خانه اش به اندازه طلحه [ مردم را ]تحريك نكرد و هيچ كس جز او ، وى را نكشت . اكنون اگر مرا پنهان كنى ، تو را آزاد خواهم كرد .
غلام ، وى را پنهان ساخت . مروان ، تيرى زهرآگين به سوى طلحة بن عبيد اللّه پرتاب كرد. تير به طلحه اصابت كرد و طلحه بر اثر اصابت تير بر زمين افتاد و بيهوش شد . سپس به هوش آمد و ديد كه خون از او جارى است. گفت: إنّا للّه وإنّا إليه راجعون ! به خدا سوگند ، گمان مى كنم مقصود خداوند عز و جل از اين آيه ماييم كه : «و از فتنه اى كه تنها به ستمكاران شما نمى رسد ، بترسيد و بدانيد كه خدا ، سختْ كيفر است»۲ . ۳

ز ـ تداوم نبرد به رهبرى عايشه

۳۶۵.تاريخ الطبرىـ به نقل از محمّد و طلحه ـ: جنگِ نخست تا وسط روز ادامه يافت و طلحه در آن ، مجروح شد و زبير هم رفت. پس چون لشكر به عايشه پناه بردند و

1.الفتوح : ج۲ ص۴۷۸ .

2.انفال : آيه ۲۵ .

3.الفتوح : ج ۲ ص ۴۷۸ .

  • نام منبع :
    گزيده دانش نامه اميرالمؤمنين عليه السلام
    سایر پدیدآورندگان :
    غلامعلی، مهدی
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1388
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 163437
صفحه از 896
پرینت  ارسال به