389
گزيده دانش نامه اميرالمؤمنين عليه السلام

او خود نيز در پستى و حقارت ، بى بديل بود. در جنگ با على عليه السلام ، چون مرگ را در چند قدمى خود ديد، در برابر امام عليه السلام كشفِ عورت كرد و با اين حيله ننگ آور، از مرگ ، نجات يافت.
او نقشه بر سرِ نيزه كردنِ اوراق قرآن را در اوج جنگ و در هنگامه شكست هاى پى در پى لشكر معاويه ، طرّاحى كرد و لشكر شام را از نابودى و شكست قطعى در صفّين رهانْد.
او در ماجراى حَكَميت ، نمايندگى معاويه را به عهده گرفت و با فريب دادن ابو موسى اشعرى، نتيجه حكميت را به سود معاويه تغيير داد و بدين سان ، زمينه فتنه هاى ديگرى را به وجود آورد.
عمرو عاص ، يكى از طرّاحان چيره دستِ سياست هاى تبليغى عليه على عليه السلام بود و جوسازى ها، عوام فريبى ها و صحنه سازى هاى او عليه على عليه السلام نشانه اى از پستى، زشت خويى و فريبگرى اوست، كه امام على عليه السلام در نهج البلاغة (خطبه 84)، اشاره اى بليغ به آن دارد.
او در مصر با محمّد بن ابى بكر جنگيد و با چيره گشتن بر او، حاكميت مصر را به چنگ آورد.
عمرو به سال 43 هجرى درگذشت و ثروت بسيار و درهم و دينار فراوانى از خود بر جاى گذاشت. آورده اند كه فقط اموال منقول او، هفتاد بار شتر طلا بوده است.

تأسّف شديد عمرو به هنگام مرگ

۳۷۹.تاريخ اليعقوبى:وقتى مرگ عمرو فرا رسيد ، به فرزندش گفت: پدرت دوست داشت در جنگ ذات السلاسل از دنيا مى رفت . من در كارهايى داخل شدم كه نمى دانم دليل و [حجّتِ] من در آنها نزد خداوند چيست؟
آن گاه به ثروتش نگاه كرد و فراوانى آن را ديد و گفت: كاش اينها پِشكِل بود! كاش سى سالْ پيش از اين ، مُرده بودم! دنياى معاويه را آباد كردم و دين خود را تباه ساختم .


گزيده دانش نامه اميرالمؤمنين عليه السلام
388

آورد.
عمرو با فنون جنگى آشنايى داشت. پيامبر صلى الله عليه و آله فرماندهى سپاه را در غزوه ذاتُ السَّلاسل بدو سپرد، با اين كه ابو بكر و عمر هم در آن لشكر بودند. او در هنگامه رحلت پيامبر خدا ، در پى مأموريتى در عُمّان به سر مى بُرد.
عُمَر به او علاقه شگفتى داشت و او را بزرگ مى داشت و از او تجليل مى كرد . وى در زمان عمر، مصر را فتح كرد و از سوى عمر ، به حكومت آن ديار ، منصوب شد.
در زمان عثمان نيز مدّتى بر منصب ولايت مصر بود؛ امّا عثمان بر اساس سياست حاكميت بخشيدن به امويان، عمرو را عزل كرد و عبد اللّه بن سعد را ـ كه برادر مادرى اش بود ـ به جاى او گمارد. عمرو از اين عزل ، اندوهگين گشت و كينه عثمان را به دل گرفت و در شعله ور ساختن شورش عليه عثمان ، نقش جدّى داشت.
عمرو بن عاص از يك سو بسيار زيرك و زمان شناس بود و از سوى ديگر ، دنياگرا و هواپرست. بدين سان ، او خوب مى دانست كه با كسانى چون على عليه السلام نمى توان كنار آمد . از اين رو ، چون ايشان به خلافت رسيد، به سوى معاويه رفت و خود ، علّت اين روى گردانى و رويكرد را دنيا خواهى دانست و به معاويه گفت :
آنچه بر سرِ آن، ستيز مى كنيم ، چيزى جز دنيا نيست . ۱
چنين بود كه ولايت مصر را شرط همكارى و همراهى با معاويه قرار داد. او در جنگ صِفّين ، فرمانده لشكر شام، مشاور معاويه و صحنه گردان معركه بود. ابن عاص، سياه دل و تيره جان بود و دنياپرستى ، يكسره او را از ديدن حق ، ناتوان ساخته بود ، در حالى كه فضايل على عليه السلام را مى دانست و هميشه بدانها تصريح كرده بود و نيز عمّار و شخصيت او را مى شناخت. او به سخن معجزه آساى پيامبر خدا كه به عمّار فرموده بود : «تو را گروه سركش خواهد كشت» نيز باور داشت و از سوى ديگر، پستى ها و رذالت ها و ستمگرى هاى معاويه را نيز دريافته بود.

1.سير أعلام النبلاء : ج ۳ ص ۷۲ ش ۱۵ .

  • نام منبع :
    گزيده دانش نامه اميرالمؤمنين عليه السلام
    سایر پدیدآورندگان :
    غلامعلی، مهدی
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1388
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 163545
صفحه از 896
پرینت  ارسال به