2 / 8
نبرد
الف ـ دعاى امام عليه السلام ، پيش از نبرد
۴۰۶.امام على عليه السلامـ در نبرد صِفّين ـ: بار خدايا! به سوى تو چشم ها فراز آمده ، دست ها گشوده شده ، گام ها به پويه درافتاده ، زبان ها فراخوان گشته ، دل ها كشيده شده و داورىِ كارها به تو واگذار گشته است . پس ميان ما و ايشان به حق داورى كن ، كه تو بهترينِ داورانى!
بار خدايا! نزد تو شكايت مى آوريم از نبودن پيامبرمان ، اندكىِ شمارمان ، بسيارىِ دشمنمان ، پراكندگىِ گرايش هايمان ، دشوارىِ روزگار ، و پيدايش فتنه ها! ما را مدد فرماى به پيروزىِ شتابنده و نصرتى كه با آن ، حكومت حق را شُكوه و چيرگى مى بخشى . ۱
ب ـ فرمانِ نبرد
۴۰۷.الأخبار الطوال :آن گاه كه محرّم به پايان رسيد ، على عليه السلام آوازگَرى فرستاد و او به هنگام غروب خورشيد ، در اردوگاه معاويه ندا در داد : «همانا ما دست [ از نبرد ]بداشتيم تا ماه هاى حرام به فرجام رسند ؛ و اكنون چنين شده است و ما همگى به شما اعلام جنگ مى كنيم ، كه خدا خيانت پيشگان [ در پيمان] را دوست ندارد» . ۲
ج ـ تشويق كردن ياران براى نبرد
۴۰۸.تاريخ دمشقـ به نقل از ابن عبّاس ـ: زنان ناتوان اند كه فرزندى همچون امير مؤمنان