435
گزيده دانش نامه اميرالمؤمنين عليه السلام

ميانشان نبردى سخت در سراسر آن روز در گرفت . هر دو سپاه كشتگان بسيار دادند و آن گاه ، بازگشتند . ۱

ه ـ روز دوم نبرد

۴۱۰.مروج الذّهب :در دومين روز نبرد كه پنج شنبه بود ، على عليه السلام ، هاشم بن عُتْبة بن ابى وقّاص زُهْرىِ مِرقال را به ميدان فرستاد ؛ همو كه برادرزاده سعد بن ابى وقّاص بود و از آن روى «مرقال» خوانده مى شد كه در جنگ ، تيزتَك بود . وى كه از شيعيان على به شمار مى رفت ، يك چشم خويش را در جنگ يَرموك از دست داده بود ... آن گاه ، معاويه ، ابو اَعور سُلَمى را به ميدان وى فرستاد ؛ يعنى سفيان بن عوف را كه از پيروان معاويه و جداشدگان از على عليه السلام بود . پس ميان ايشان جنگى سخت درگرفت و در فرجامِ روز ، با كشتگانى بسيار باز گشتند . ۲

و ـ روزِ سوم نبرد

۴۱۱.الأخبار الطّوال :روزى ديگر عمّار بن ياسر ، همراهِ سوارانى از عراقيان ، به ميدان آمد . عمرو بن عاص [ نيز] با سواران يورش آورد ، در حالى كه با خود ، تكّه پارچه اى سياه رنگ داشت كه بر نيزه كرده بود .
مردم گفتند : اين ، پرچمى است كه پيامبر خدا براى وى بست .
على عليه السلام گفت : «من شما را از داستان اين پرچم خبر مى دهم . اين ، پرچمى است كه پيامبر خدا آن را بَست و فرمود : چه كس اين را چنان كه حق آن است ، بر مى گيرد؟ .
عمرو گفت : اى پيامبر خدا! حقِّ آن چيست؟
فرمود : [ اين است كه] با آن ، از هيچ كافرى نگريزى و با هيچ مسلمانى نجنگى .
امّا او با اين پرچم ، در دوران زندگى پيامبر خدا ، از كافران گريخت و امروز ، با مسلمانان مى جنگد» .

1.مروج الذهب : ج۲ ص۳۸۷ .

2.مروج الذهب : ج۲ ص۳۸۷ .


گزيده دانش نامه اميرالمؤمنين عليه السلام
434

على بن ابى طالب بياورند . خداى را سوگند ، هيچ اميرى را همسنگِ او نديده ام و نشنيده ام . همانا او را در جنگ صِفّين ديدم كه بر سرش دستارى بود در دو سويش آويخته ، چشمانش گويى خورشيدى بود بس پرفروغ! [ و ديدم كه ]بر سرِ گروهى ايستاده ، ايشان را [ به جنگ ]بر مى انگيخت تا آن گاه كه به من رسيد كه در سويى از سپاه بودم . پس گفت :
«اى گروه هاى مسلمان! پروا[ ى خدا] را جامه خود سازيد ، آواهاتان را فرو آوريد ، لباس وقار بر تن بپوشيد ، سرنيزه ها را در كار بگيريد ، شمشيرها را پيش از بيرون كشيدن [ از نيام ]بجنبانيد ، از چپ و راست نيزه بزنيد ، با لبه تيز شمشير بجنگيد ، شمشيرها را به گام ها و تيرها را به نيزه ها برسانيد ، كه شما در محضر خدا و همراه پسر عموى پيامبرش هستيد .
پياپى هجوم بَريد و از گريختن شرم كنيد ، كه گريز از جنگ ، ننگ است براى بازماندگان و در عهده [ ى آنان] و [ نيز ]آتش است در روزى كه حساب به ميان آيد . با ميل و رغبت جانفشانى كنيد و سبُكبارانه به سوى مرگ رويد . بر شما باد [ تاختن ]به اين سياهىِ انبوه (سپاه شاميان ) و سراپرده افراشته با ريسمان ها (خيمه معاويه )! پس بلنداىِ آن را ضربه زنيد ، كه شيطان بر [ مَركب] نا رامِ آن سوار شده و بازوانش را گسترده و براى بَرجَستن دست پيش آورده و براى گريختن پا پَس نهاده است .
پس سخت آهنگِ جنگ [ با او و يارانش] كنيد تا ستون دين براى شما جلوه گر شود ، «كه شما برتريد و خداوند با شماست و هرگز [ پاداشِ] كردارتان را نمى كاهد» . ۱

د ـ روزِ نخست نبرد

۴۰۹.مروج الذّهب :روز چهارشنبه ، نخستين روز از ماه صفر ، على عليه السلام ، روز را با آراستنِ لشكر آغاز كرد و اَشتر را پيشاپيش سپاه به حركت درآورد . معاويه [ نيز ]حبيب بن مسلمه فِهرى را به ميدان او فرستاد . شاميان و عراقيان ، صف به صف گشتند و

1.تاريخ دمشق : ج۴۲ ص۴۶۰ .

  • نام منبع :
    گزيده دانش نامه اميرالمؤمنين عليه السلام
    سایر پدیدآورندگان :
    غلامعلی، مهدی
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1388
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 189034
صفحه از 896
پرینت  ارسال به