437
گزيده دانش نامه اميرالمؤمنين عليه السلام

ط ـ روزِ ششمِ نبرد

۴۱۴.تاريخ الطبرى :در روز ششم ، قيس بن سعد انصارى و ابن ذى كِلاع حِمْيَرى به ميدان آمدند و به سختى جنگيدند و سپس بازگشتند . ۱

ى ـ روزِ هفتمِ نبرد

۴۱۵.تاريخ الطبرىـ در بيان رويدادهاى روز هفتمِ نبرد ـ: در روز هفتم ، اشتر براى نبرد برون آمد و حبيب بن مسلمه به جنگ وى رفت . پس به جنگى سخت پرداختند و هنگام ظهر بازگشتند ، حال آن كه هيچ يك پيروز نشد . و آن روز ، سه شنبه بود . ۲

2 / 9

اوج گرفتن نبرد

الف ـ نبرد دسته جمعى

۴۱۶.تاريخ الطبرىـ به نقل از زيد بن وَهْب: على عليه السلام گفت : «تا كى همگى به اين سپاه يورش نبريم؟» . سه شنبه شب ، پس از عصرگاهان ، وى در سپاه خويش به پا خاست و گفت :
«سپاسْ از آنِ خدايى است كه آنچه وى بشكند ، استوار نمى شود و آنچه را وى استوار كند ، شكنندگان نمى توانند بشكنند . اگر او مى خواست ، [ حتّى] دو تن از آفريدگانش دچار اختلاف نمى شدند و امّت در هيچ موضوعى از دينِ او با هم ستيزه نمى كردند و هيچ [ فرد] فروترى منكِر فضلِ [ فرد] فراتر نمى شد . تقدير ، ما و اين قوم را [ به اين جا] كشاند و در اين مكان ، ما را به هم درپيچاند .
ما اينك جايى هستيم كه پروردگارمان ما را مى بيند و [ صداى ما را] مى شنود كه اگر مى خواست ، انتقام را به شتاب فرو مى فرستاد و از جانب او تغييرى پديد مى آمد تا ستمگر را رسوا كند و روشن گردد كه سرانجامِ حق ، به كجاست . امّا وى دنيا را

1.تاريخ الطبرى : ج۵ ص۱۳ .

2.تاريخ الطبرى : ج۵ ص۱۳ .


گزيده دانش نامه اميرالمؤمنين عليه السلام
436

پس عمرو و عمّار ، سراسرِ آن روز را جنگيدند . ۱

ز ـ روزِ چهارم نبرد

۴۱۲.وقعة صِفّينـ به نقل از عمر بن سعد ـ: در روز چهارم ، عبيد اللّه بن عمر پيش تاخت و هيچ سوارِ نام آورى را [ در اردوگاهش] باقى ننهاد و هر كه را توانست ، گرد آورْد .
معاويه به وى گفت : همانا با مارهاى عراق روبه رو مى شوى . پس آرام باش و تأنّى پيشه كن .
آن گاه ، اشتر پيشاپيشِ سواران ، غُرنده ، پيش آمد ـ و او هر گاه قصد جنگ داشت ، مى غريد ـ ... و بر سپاه شام تاخت و آن را باز پس راند . عبيد اللّه شرم ورزيد و پيشاپيش سپاه حضور يافت ـ و او تكْ سوارى دلير بود ـ ... پس اشتر بر وى هجوم بُرد و به نيزه اش بزد . كار بالا گرفت و سپاه شام گريخت و اشتر ، برترى يافت و اين ماجرا معاويه را اندوهگين ساخت . ۲

ح ـ روزِ پنجمِ نبرد

۴۱۳.تاريخ الطبرى :در روز پنجم ، عبد اللّه بن عبّاس و وليد بن عُقبه برون آمده ، جنگى شديد كردند . ابن عبّاس به وليد نزديك شد . وليد خاندان عبد المطّلب را دشنام داد و گفت : اى ابن عبّاس! پيوندهاى خويشاوندى تان را بُريديد و پيشوايتان را كشتيد . پس گمان مى كنيد خدا با شما چه خواهد كرد؟ به آنچه طلب كرده ايد ، نمى رسيد و آنچه را آرزو برده ايد ، در نخواهيد يافت . و خداوند ـ اگر خواهد ـ شما را هلاك و مقهور مى كند .
ابن عبّاس ، پيكى نزد وى فرستاد [ و پيغام داد] : «به نبردِ من بيا!» ؛ امّا وى سر باز زد . آن روز ، ابن عبّاس نبردى شديد كرد و يكْ تنه به دلِ سپاه مى زد . ۳

1.الأخبار الطوال : ص۱۷۴ .

2.وقعة صفّين : ص۴۲۹ .

3.تاريخ الطبرى : ج۵ ص۱۳ .

  • نام منبع :
    گزيده دانش نامه اميرالمؤمنين عليه السلام
    سایر پدیدآورندگان :
    غلامعلی، مهدی
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1388
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 188902
صفحه از 896
پرینت  ارسال به