449
گزيده دانش نامه اميرالمؤمنين عليه السلام

۴۲۹.الصراط المستقيمـ به نقل از عمرو بن عاص ، در باب روز غرّش ـ: آفرين خداى بر فرزند ابو طالب! چه فراوان بود حضور او در جنگ! هنوز صداى او در پيشاپيش سپاه در گوشم بود كه آوايش را از پَسِ لشكر مى شنيدم ؛ و هنوز بانگش از جناح راست به گوشم مى رسيد كه آن را از جناح چپ در مى يافتم . ۱

2 / 11

فرو ايستادن جنگ

الف ـ نيرنگِ شب

۴۳۰.وقعة صِفّينـ به نقل از عمّار بن ربيعه ـ: على عليه السلام به خطبه ايستاد و پس از سپاس و ستايش خداى گفت : «اى مردم! كار براى شما و دشمنتان بدين جا رسيد كه ديديد و ايشان را جز نَفَسِ واپسين نمانده است . كارها هر گاه روى آوَرَند ، مى توان پايانشان را از آغازشان سنجيد . آن قوم با انگيزه اى جز ديندارى ، برابرِ شما ايستادند تا اين كه در كار [درهم كوبيدن ]ايشان ، تا بدين جا رسيديم كه رسيديم . صبحگاهِ فردا من به آنان يورش مى برم تا نزد خداى عز و جل [بر ستمكارى]شان دادخواهى كنم» .
اين خبر به معاويه رسيد . پس عمرو بن عاص را فرا خواند و گفت : اى عمرو! جز اين نيست كه تنها همين يك شب باقى مانده تا على بر ما بتازد و كار را يكسره كند . تو چه مى انديشى؟
گفت : مردان تو ياراىِ برابرى با مردان وى را ندارند و تو ، خود [ نيز ]همانند او نيستى . او براى چيزى با تو مى جنگد و تو براى چيزى ديگر با او مى جنگى . تو خواهانِ بَقايى و او خواستار فنا [ در راه خدا] است . عراقيان بيمناك اند كه تو بر ايشان چيره شوى ؛ امّا شاميان هراسى ندارند كه على بر آنان چيره گردد .
و امّا [ رأى من آن است كه] ايشان را پيشنهادى دِه كه اگر آن را بپذيرند ، به اختلاف

1.الصراط المستقيم : ج۲ ص۴ .


گزيده دانش نامه اميرالمؤمنين عليه السلام
448

كشته ها آن قدر فزونى يافتند كه به پُشته هايى تبديل شدند و شمارى ناشمردنى از لشكريان، زخمى گشتند . در يك روز ، امام عليه السلام 523 تن از پهلوانان رزمجو و دليران عرب را يكْ تنه كُشت . او هرگاه كسى را مى كشت ، تكبير سر مى داد و از نداهاى تكبير وى ، دانسته مى شد كه چند تن از دشمن برخاك افتاده اند .
آن روز، «[ روزِ] پيكار پنج شنبه» يا «روز غُرّش (يوم الهَرير)» ناميده شده است. ۱

۴۲۷.وقعة صِفّينـ به نقل از جُندَب اَزْدى ـ: آن گاه كه صبحگاه پنج شنبه هفتم صفر سال 37 فرا رسيد ، على عليه السلام در تاريكْ روشن سحر نماز گزارْد و هرگز على را نديده بودم كه در چنان هنگامى كه هوا رو به روشنى مى رفت ، نماز گزارده باشد .
سپس سپاه را به جانب شاميان روان كرد و به سوى ايشان تاخت و خود ، نخستين كسى بود كه يورش بُرد . شاميان چون او را در حال يورش ديدند ، با نيروهاى يورش بَرنده خود به رويارويى اش رفتند . ۲

ب ـ لَيلَةُ الهَرير (شبِ غُرّش)

۴۲۸.مروج الذَّهب :شب جمعه بود ، شب غرش ، و شمارِ كسانى كه على عليه السلام به دست خويش در آن روز و شبش از پاى در آورده بود ، به 523 تن مى رسيد كه بيشينه ايشان در روز هلاك شده بودند . حال چنان بود كه هرگاه وى كسى را مى كشت ، هنگام ضربه زدن به او ، تكبيرى مى گفت و هر ضربه او به كشته شدن منجر مى شد . اين را فرزندان وى و ديگرانى كه در نبرد وى ، به دنبالش بودند و از او جدا نمى شدند ، روايت كرده اند . ۳

1.مجلسى درباره ناميدن اين شب به «ليلة الهرير» آورده است : اين شب از آن رو ليلة الهرير خوانده شده كه همهمه نبرد مردم در آن ، بسيار بود . نيز گفته شده كه سبب آن ، اضطرار و بيمناكىِ سگ گونه معاويه به دليل شدّت يافتن جنگ و چيرگىِ عراقيان بود ؛ چرا كه هرير به زوزه سگ در سرماى شديد گويند (مرآة العقول : ج ۱۵ ص ۴۲۷) .

2.وقعة صفّين : ص۲۳۲ .

3.مروج الذهب : ج۲ ص۳۹۹ .

  • نام منبع :
    گزيده دانش نامه اميرالمؤمنين عليه السلام
    سایر پدیدآورندگان :
    غلامعلی، مهدی
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1388
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 188960
صفحه از 896
پرینت  ارسال به