كشته ها آن قدر فزونى يافتند كه به پُشته هايى تبديل شدند و شمارى ناشمردنى از لشكريان، زخمى گشتند . در يك روز ، امام عليه السلام 523 تن از پهلوانان رزمجو و دليران عرب را يكْ تنه كُشت . او هرگاه كسى را مى كشت ، تكبير سر مى داد و از نداهاى تكبير وى ، دانسته مى شد كه چند تن از دشمن برخاك افتاده اند .
آن روز، «[ روزِ] پيكار پنج شنبه» يا «روز غُرّش (يوم الهَرير)» ناميده شده است. ۱
۴۲۷.وقعة صِفّينـ به نقل از جُندَب اَزْدى ـ: آن گاه كه صبحگاه پنج شنبه هفتم صفر سال 37 فرا رسيد ، على عليه السلام در تاريكْ روشن سحر نماز گزارْد و هرگز على را نديده بودم كه در چنان هنگامى كه هوا رو به روشنى مى رفت ، نماز گزارده باشد .
سپس سپاه را به جانب شاميان روان كرد و به سوى ايشان تاخت و خود ، نخستين كسى بود كه يورش بُرد . شاميان چون او را در حال يورش ديدند ، با نيروهاى يورش بَرنده خود به رويارويى اش رفتند . ۲
ب ـ لَيلَةُ الهَرير (شبِ غُرّش)
۴۲۸.مروج الذَّهب :شب جمعه بود ، شب غرش ، و شمارِ كسانى كه على عليه السلام به دست خويش در آن روز و شبش از پاى در آورده بود ، به 523 تن مى رسيد كه بيشينه ايشان در روز هلاك شده بودند . حال چنان بود كه هرگاه وى كسى را مى كشت ، هنگام ضربه زدن به او ، تكبيرى مى گفت و هر ضربه او به كشته شدن منجر مى شد . اين را فرزندان وى و ديگرانى كه در نبرد وى ، به دنبالش بودند و از او جدا نمى شدند ، روايت كرده اند . ۳