457
گزيده دانش نامه اميرالمؤمنين عليه السلام

گفت : آرى . به خدا سوگند ، در دنيا ، به دليل دنيا[ گرايى ات] و در آخرت ، به دليل آخرت[ گريزى ات ]از تو رويگردانم . به راستى ، خداوند عز و جل با اين شمشير من ، خون هاى مردانى را ريخته كه تو نزد من از ايشان برتر نيستى و خونت محترم تر نيست .
اشعث را نگريستم ، گويى بر بينى اش گدازه اى [ آتش] افكنده شده بود! ۱

د ـ اختلاف نظر ميان ياران امام عليه السلام

۴۴۱.مروج الذّهب :آن گاه كه ماجراى داورى پيش آمد ، آن جمعيّت ، يكسره خشم گرفتند و برخى از برخى ديگر بيزارى جستند : برادر از برادر ، و پسر از پدر .
على عليه السلام فرمان كوچ داد ؛ زيرا مى دانست كه اختلاف رأى و نظر پيش آمده و رشته امور ، گسسته و افراد از وى سر پيچيده اند .
داورى ، سبب چندگانگى در سپاه عراقيان شده بود و ايشان با تازيانه و نيامِ شمشير ، يكديگر را فرو مى كوفتند و به هم دشنام مى دادند و هر گروه ، رأى ديگرى را سرزنش مى كرد .
على عليه السلام به قصد كوفه در راه شد و معاويه به دمشق كه جزو سرزمين شام بود ، رهسپار گشت و سپاهيانش را پراكند و هر دسته از ايشان به سوى ديار خود ، راهى شد . ۲

2 / 13

بازگشت از صفّين

الف ـ آغاز برانگيخته شدن اعتراض

442.امام على عليه السلامـ آن گاه كه مردى از يارانش به او گفت : ما را از داورى نهى و سپس به آن

1.تاريخ الطبرى : ج۵ ص۵۴ .

2.مروج الذهب : ج۲ ص۴۰۵ .


گزيده دانش نامه اميرالمؤمنين عليه السلام
456

ب ـ سندِ داورى

۴۳۹.تاريخ الطبرىـ به نقل از فُضيل بن خديج كِنْدى ، درباره سند داورى ـ: آن نامه در ماه صفر نگاشته شد و مهلت تعيين شده براى ديدار داوران از [ ماه مبارك ]رمضان تا هشت ماه بود .
سپس مردم ، كشتگانشان را به خاك سپردند و على عليه السلام ، اَعوَر را فرمان داد كه بانگ بازگشت را ميان سپاهيان سر دهد . ۱

ج ـ ناخشنودى اشتر از مفاد سند داورى

۴۴۰.تاريخ الطبرىـ به نقل از عُمارة بن ربيعه جِرمى ـ: آن گاه كه پيمان نوشته شد ، اشتر براى ملاحظه آن فراخوانده شد . وى گفت : اگر در اين نامه ، نامى از من براى آشتى يا سازش برده شود ، از اين پس ، دست راستم با من مباد و دست چپم به كارم نيايد . آيا از جانب پروردگار خويش ، [ براى جنگيدن] حجّت نداشتم و به گم راهىِ دشمنم يقين نمى ورزيدم؟ آيا نديدى كه اگر شما بر ستم ورزى اتّفاق نمى يافتيد ، پيروزى در چنگ ما بود؟
اشعث بن قيس به وى گفت : به خدا سوگند ، همانا تو ، خود ، نه پيروزى ديدى و نه ستم . به سوى ما بيا [ و با صلح ، موافقت كن] زيرا وجهى براى روى گردانىِ تو از ما نيست .

1.تاريخ الطبرى : ج۵ ص۵۹ .

  • نام منبع :
    گزيده دانش نامه اميرالمؤمنين عليه السلام
    سایر پدیدآورندگان :
    غلامعلی، مهدی
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1388
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 163427
صفحه از 896
پرینت  ارسال به