459
گزيده دانش نامه اميرالمؤمنين عليه السلام

پذيريد و آن را آويزه [ گوش ]جان هايتان سازيد . ۱

ب ـ وارد شدن به كوفه و آغاز فتنه اى ديگر

۴۴۳.تاريخ الطبرىـ به نقل از عُمارة بن ربيعه ، در توصيف ياران امام عليه السلام ـ: همراه على عليه السلام به صِفّين درآمدند ، حال آن كه دوستانه به هم مهر مى ورزيدند ، و [ از صِفّين] بازگشتند ، در حالى كه دشمنانه بر هم خشم مى گرفتند . هنوز درون اردوگاه خود در صِفّين بودند كه [ ماجراى ]داورى ميانشان پراكندگى پديد آورد و سراسرِ راه را در حالى بازآمدند كه به هم مى تاختند ودشنام مى دادند و با تازيانه به جان هم افتاده بودند . خوارج مى گفتند : «اى دشمنان خدا! در كار خداى عز و جل سازش ورزيديد و تن به داورى داديد» و ديگران مى گفتند : «شما از امام ما جدا شديد و جماعتمان را پراكنديد» .
آن گاه كه على عليه السلام به كوفه درآمد ، ايشان با وى درنيامدند و به [ روستاى ]«حَروراء» رفتند . دوازده هزار تن از ايشان بدان درآمدند و منادىِ آنان ندا در داد : فرمانده جنگ ، شَبَث بن رِبْعى تَميمى است و امام جماعت ، عبد اللّه بن كَوّاء يَشكُرى ؛ و پس از پيروزى ، كار به شورا برگزار مى شود و بيعت ، از آنِ خداى عز و جل است ؛ و [ در ميان ما ]

1.الإمام عليّ عليه السلام ـ لَمّا قالَ لَهُ رَجُلٌ مِن أصحابِهِ : نَهَيتَنا عَنِ الحُكومَةِ ، ثُمَّ أمَرتَنا بِها ، فَلَم نَدرِ أيُّ الأَمرَينِ أرشَدُ ؟ ـ : هذا جَزاءُ مَن تَرَكَ العُقدَةَ ! أما وَاللّه ِ لَو أنّي حينَ أمَرتُكُم بِهِ حَمَلتُكُم عَلَى المَكروهِ الَّذي يَجعَلُ اللّه ُ فيهِ خَيرا ، فَإِنِ استَقَمتُم هَدَيتُكُم ، وإنِ اعوَجَجتُم قَوَّمتُكُم ، وإن أبَيتُم تَدارَكتُكُم ـ لَكانَتِ الوُثقى . ولكِن بِمَن ، وإلى مَن ؟ اُريدُ أن اُداوِيَ بِكُم وأنتُم دائي ؛ كَناقِشِ الشَّوكَةِ بِالشَّوكَةِ وهُوَ يَعلَمُ أنَّ ضَلعَها مَعَها ! اللّهُمَّ قَد مَلَّت أطِبّاءُ هذَا الدَّاءِ الدَّوِيِّ ، وكَلَّتِ النَّزَعَةُ بِأشطانِ الرَّكِيِّ ! أينَ القَومُ الَّذينَ دُعوا إلَى الإِسلامِ فَقَبِلوهُ ، وقَرَؤُوا القُرآنَ فَأَحكَموهُ ، وهِيجوا إلَى الجِهادِ فَوَلِهوا وَلَهَ اللِّقاحِ إلى أولادِها ، وسَلَبُوا السُّيوفَ أغمادَها ، وأخَذوا بِأَطرافِ الأَرضِ زَحفا زَحفا ، وصَفّا صَفّا . بَعضٌ هَلَكَ ، وبَعضٌ نَجا . لا يُبَشَّرونَ بِالأَحياءِ ، ولا يُعَزَّونَ عَنِ المَوتى . مُرْهُ العُيونِ مِنَ البُكاءِ ، خُمصُ البُطونِ مِنَ الصِّيامِ ، ذُبلُ الشِّفاهِ مِنَ الدُّعاءِ ، صُفرُ الأَلوانِ مِنَ السَّهَرِ ، عَلى وُجوهِهِم غَبَرَةُ الخاشِعينَ . اُولئِكَ إخوانِيَ الذّاهِبونَ . فَحَقٌّ لَنا أن نَظمَأَ إلَيهِم ، ونَعَضَّ الأَيدِيَ عَلى فِراقِهِم . إنَّ الشَّيطانَ يُسَنِّي لَكُم طُرُقَهُ ، ويُريدُ أن يَحُلَّ دينَكُم عُقدَةً عُقدَةً ، ويُعطِيَكُم بِالجَماعَةِ الفُرقَةَ ، وبِالفُرقَةِ الفِتنَةَ ، فَاصدِفوا عَن نَزَغاتِهِ ونَفَثاتِهِ ، وَاقبَلُوا النَّصيحَةَ مِمَّن أهداها إلَيهِم ، وَاعقِلوها عَلى أنفُسِكُم (نهج البلاغة : خطبه ۱۲۱) .


گزيده دانش نامه اميرالمؤمنين عليه السلام
458

امر كردى ؛ و ما ندانستيم كدام يك صواب است ـ: اين [ حيرتْ ]كيفر كسى است كه آنچه را بر آن پيمان بسته ، ترك كند .
هَلا ! به خدا سوگند ، اگر آن گاه كه [به ادامه نبرد ]فرمانتان دادم ، شما را به كارى ناخوشايند وا مى داشتم كه خداوند ، خيرتان را در آن نهاده بود ـ تا اگر استقامت مى ورزيديد ، شما را هدايت مى نمودم و اگر به راه كج مى رفتيد ، راستتان مى كردم و اگر سر بر مى تافتيد ، ناچارتان مى ساختم ـ ، و اين شيوه ، استوارتر بود .
امّا با چه كس و با اطمينان به كدام كس؟ مى خواهم [ درد را] با شما درمان كنم ، امّا شما ، خود دردِ منيد ؛ همانند كسى كه بخواهد با نوك خارى ، خارى را بيرون كند و مى داند كه خار به خار ميل دارد .
بار خدايا! پزشكانِ اين درد بى درمان از علاج ملول شده اند و آنان كه مى خواهند از چاهى ژرف با طناب ها آب برگيرند ، درمانده گشته اند .
كجايند مردمى كه به اسلام ، فرا خوانده شدند و آن را پذيرفتند ؛ قرآن را خواندند و استوار ساختند ؛ به جهاد ، برانگيخته شدند و با شوق به حركت درآمدند ، همچون شوق ماده شترى كه مشتاقانه به سوى فرزندانش مى رود ؛ و شمشيرها را از غلاف ها بر مى كشيدند و فوج فوج و صف به صف به اطراف زمين مى تاختند ؛ برخى جان مى دادند و برخى تن مى رهانيدند . نه از زنده ماندنِ زندگان شاد بودند و نه در مرگ مردگان ، نيازمند تسليت . ديدگانشان از گريه به سپيدى نشسته ، شكم هاشان از روزه دارى لاغر گشته ، لبشان از [ فراوانىِ ]دعا خشكيده ، رنگشان از شب زنده دارى زرد شده ، و بر چهره هاشان گَردِ خشوع نشسته بود .
آنان ، برادران من بودند كه رفتند . پس سزاوار است كه تشنه [ ديدار] ايشان باشيم و از دورى شان دستِ [ حسرت ]به دندان بگزيم . همانا شيطان راه هايش را برايتان هموار مى كند و مى خواهد پياپى گره از رشته دينتان بگلسد و به جاى همدلى ، كارتان را به پراكندگى كشانَد و از پراكندگى تان آشوب و فتنه برانگيزد . پس ، از وسوسه ها و افسون هايش روى گردانيد و از كسى كه نصيحت را به شما هديه مى كند ، اندرز

  • نام منبع :
    گزيده دانش نامه اميرالمؤمنين عليه السلام
    سایر پدیدآورندگان :
    غلامعلی، مهدی
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1388
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 189221
صفحه از 896
پرینت  ارسال به