دگرگونى «قُرّاء» به «مارقين»
آنان عنوان «مارقين» گرفتند همانسان كه پيامبر خدا در وصف آنان، اين عنوان را به كار گرفته بود و از جمله به مولا عليه السلام فرموده بود :
يا عَلِيُّ ! لَولا أنتَ لَما قوتِلَ أهلُ النَّهرِ .
فَقُلتُ : يا رَسولَ اللّهِ ! ومَن أهلُ النَّهرِ ؟
قالَ : قَومٌ يَمرُقونَ مِنَ الإِسلامِ كَما يَمرُقُ السَّهمُ مِنَ الرَّمِيَّةِ .۱اى على! اگر تو نبودى ، كسى با اهلِ نَهر نمى جنگيد .
گفتم : اى پيامبر خدا! اهل نهر ، كيان اند؟
فرمود : گروهى كه از اسلام ، فراتر مى روند ، همان سان كه تير از هدف در مى گذرد.
على عليه السلام و مباهات به بركَندن فتنه تندروى
به واقع ، بركندن ريشه اين فتنه (تندروى دينى)كه ـ به ظاهر جريانى استوار در ديندارى بود ـ ، بسى دشوار مى نمود . مولا عليه السلام از جمله افتخارات دوران حكومتش را تباه ساختن اين جريان و خشكانيدن ريشه اين فتنه دانسته و فرموده است :
أنا فَقَأتُ عَينَ الفِتنَةِ ، ولَم تَكُن لِيَتَجَرَّأَ عَلَيها غَيري .۲من چشم فتنه را درآوردم كه جز من كسى جرئت آن را نداشت.
نقش عوامل نفوذى
در پايان ، نكته اى كه در تحليل و ريشه يابى فتنه خوارج نبايد مورد غفلت قرار گيرد ، نقش عوامل نفوذى خارجى (بويژه نفوذى هاى «قاسطين») در انحراف «مارقين» است . هرچند با پنهانكارى هايى كه در اين زمينه به طور طبيعى وجود دارد ، دسترسى به اسناد تاريخى براى اثبات اين ادّعا دشوار است ؛ امّا از طريق قرائن ، تا حدودى