ج ـ مارقين از ديدگاه امام عليه السلام
۴۵۴.الفتوح :حبيب بن عاصم اَزْدى از على عليه السلام پرسيد : اى امير مؤمنان! اينان كه ما با ايشان مى جنگيم ، آيا كافرند؟
على عليه السلام فرمود : «از كفر گريختند ، و [ امّا ]در آن افتادند» .
گفت : پس آيا منافق اند؟
على عليه السلام فرمود : «همانا منافقان ، خدا را تنها كمى ياد مى كنند» .
گفت : اى امير مؤمنان! پس بگو اينان چيستند تا با بينايى و يقين ، با ايشان بجنگم .
على عليه السلام فرمود : «ايشان گروهى هستند كه از دين اسلام بيرون رفتند ، آن گونه كه تير از هدف در مى گذرد ؛ قرآن را قرائت مى كنند ، امّا [ اين قرائت] از تَرقُوه شان فراتر نمى رود . پس خوشا به حال كسى كه ايشان را بكُشد يا آنان وى را بكشند» . ۱
د ـ باليدنِ امام عليه السلام به جنگ با خوارج
۴۵۵.امام على عليه السلام :و امّا پـس از سـپاس و سـتايـش خداى ؛ اى مردم! من چشم فتنه را كور كردم و هيچ كس جز من ، بدين كار جرئت نمى ورزيد ، از آن پس كه تيرگى اش موج برآورده و هارى اش شدّت گرفته بود . ۲
ه ـ نهى امام عليه السلام از جنگ با خوارج ، پس از خويش
۴۵۶.امام باقر عليه السلام :نزد على عليه السلام از حَروريه ياد شد . گفت : «اگر همراهِ جماعتى قيام كردند يا با پيشوايى عادل در افتادند ، با ايشان بجنگيد ؛ واگر با پيشوايى ستم پيشه به مبارزه برخاستند ، با آنان نجنگيد ؛ چرا كه در اين كار ، دليلى دارند» . ۳
1.الفتوح : ج۴ ص۲۷۲ .
2.الإمام عليّ عليه السلام : أمّا بَعدَ حَمدِ اللّه ِ وَالثَّناءِ عَلَيهِ ، أيُّهَا النّاسُ ! فَإِنّي فَقَأتُ عَينَ الفِتنَةِ ، ولَم يَكُن لِيَجتَرِئَ عَلَيها أحَدٌ غَيري بَعدَ أن ماجَ غَيهَبُها ، وَاشتَدَّ كَلَبُها (نهج البلاغة : خطبه ۹۳) .
3.الإمام الباقر عليه السلام : ذُكِرَتِ الحَرَورِيَّةُ عِندَ عَلِيٍّ عليه السلام قالَ : إن خَرَجوا مَعَ جَماعَةٍ أو عَلى إمامٍ عادلٍ فَقاتِلوهُم ، وإن خَرَجوا عَلى إمامٍ جائِرٍ فَلا تُقاتِلوهُم ؛ فَإِنَّ لَهُم في ذلِكَ مَقالاً (علل الشرائع : ص ۶۰۳ ح ۷۱) .