483
گزيده دانش نامه اميرالمؤمنين عليه السلام

و ـ شخصيت سردمداران خوارج

خوارج از دلِ فتنه اى برآمدند كه در كوفه جاى گرفته بود و به نامِ قُرّاء (قاريان) شناخته مى شد . آغاز پيدايىِ ايشان ، در سايه احساساتى بود كه در روزهاى واپسينِ نبرد صِفّين برانگيخته شد و شدّت گرفت . اين حركت مبتنى بر خاستگاه هاى فكرى و انديشه اى نبود . فرماندهى نظامى آنان بر عهده شَبَث بن رِبعى بود و رهبرى دينى و فكرى شان را عبد اللّه بن كَوّاء بر عهده داشت .
در پىِ فرو كش كردن شدّت احساسات و پس از گفتگوها و استدلال هاى امام على عليه السلام و عبد اللّه بن عبّاس با ايشان ، اين دو نفر از خوارج جدا شدند و به سپاه امام على عليه السلام بازگشتند و آن گاه كه نبرد نهروان برپا گشت ، در شمار لشكريان وى بودند و [ حتّى] شَبَث بن رِبعى ، فرماندهى جناح چپ سپاه امام عليه السلام را بر عهده داشت . از آن پس ، رهبرى خوارج را افرادى از توده مردم و ناشناسان در دست داشتند كه ما را از ايشان شناختى نيست .
نام هاى كسانى چون شُرَيح بن اَوفى ، زيد بن حُصَين و حمزة بن سِنان ، در شمارِ شخصيّت هاى برجسته خوارج آمده ، ليكن اطّلاعى از زندگانى و سيره ايشان در دست ما نيست .

1 . حُرقوص بن زُهَير

حرقوص ، از اصحاب پيامبر اسلام بود ؛ امّا مبانى اعتقادى مستحكمى نداشت . بر خورد اهانت آميز او با پيامبر خدا در جريان تقسيم غنايم جنگ حُنين ، گواه روشنى بر اين مدّعاست .
حرقوص ، همان كس است كه عمر بن خطّاب به وى فرمان داد تا سركشى هرمزان در خوزستان را سركوب سازد و او نيز در اين مأموريّت پيروز شد . وى از جمله


گزيده دانش نامه اميرالمؤمنين عليه السلام
482

ج ـ مارقين از ديدگاه امام عليه السلام

۴۵۴.الفتوح :حبيب بن عاصم اَزْدى از على عليه السلام پرسيد : اى امير مؤمنان! اينان كه ما با ايشان مى جنگيم ، آيا كافرند؟
على عليه السلام فرمود : «از كفر گريختند ، و [ امّا ]در آن افتادند» .
گفت : پس آيا منافق اند؟
على عليه السلام فرمود : «همانا منافقان ، خدا را تنها كمى ياد مى كنند» .
گفت : اى امير مؤمنان! پس بگو اينان چيستند تا با بينايى و يقين ، با ايشان بجنگم .
على عليه السلام فرمود : «ايشان گروهى هستند كه از دين اسلام بيرون رفتند ، آن گونه كه تير از هدف در مى گذرد ؛ قرآن را قرائت مى كنند ، امّا [ اين قرائت] از تَرقُوه شان فراتر نمى رود . پس خوشا به حال كسى كه ايشان را بكُشد يا آنان وى را بكشند» . ۱

د ـ باليدنِ امام عليه السلام به جنگ با خوارج

۴۵۵.امام على عليه السلام :و امّا پـس از سـپاس و سـتايـش خداى ؛ اى مردم! من چشم فتنه را كور كردم و هيچ كس جز من ، بدين كار جرئت نمى ورزيد ، از آن پس كه تيرگى اش موج برآورده و هارى اش شدّت گرفته بود . ۲

ه ـ نهى امام عليه السلام از جنگ با خوارج ، پس از خويش

۴۵۶.امام باقر عليه السلام :نزد على عليه السلام از حَروريه ياد شد . گفت : «اگر همراهِ جماعتى قيام كردند يا با پيشوايى عادل در افتادند ، با ايشان بجنگيد ؛ واگر با پيشوايى ستم پيشه به مبارزه برخاستند ، با آنان نجنگيد ؛ چرا كه در اين كار ، دليلى دارند» . ۳

1.الفتوح : ج۴ ص۲۷۲ .

2.الإمام عليّ عليه السلام : أمّا بَعدَ حَمدِ اللّه ِ وَالثَّناءِ عَلَيهِ ، أيُّهَا النّاسُ ! فَإِنّي فَقَأتُ عَينَ الفِتنَةِ ، ولَم يَكُن لِيَجتَرِئَ عَلَيها أحَدٌ غَيري بَعدَ أن ماجَ غَيهَبُها ، وَاشتَدَّ كَلَبُها (نهج البلاغة : خطبه ۹۳) .

3.الإمام الباقر عليه السلام : ذُكِرَتِ الحَرَورِيَّةُ عِندَ عَلِيٍّ عليه السلام قالَ : إن خَرَجوا مَعَ جَماعَةٍ أو عَلى إمامٍ عادلٍ فَقاتِلوهُم ، وإن خَرَجوا عَلى إمامٍ جائِرٍ فَلا تُقاتِلوهُم ؛ فَإِنَّ لَهُم في ذلِكَ مَقالاً (علل الشرائع : ص ۶۰۳ ح ۷۱) .

  • نام منبع :
    گزيده دانش نامه اميرالمؤمنين عليه السلام
    سایر پدیدآورندگان :
    غلامعلی، مهدی
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1388
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 163468
صفحه از 896
پرینت  ارسال به