د ـ پافشارى سپاهيان بر جنگ با خوارج ، پيش از حركت به شام
۴۶۷.تاريخ الطبرىـ به نقل از ابو صَلْت تَيْمى ـ: به على عليه السلام خبر رسيد كه مردم مى گويند : كاش على ما را به سوى اين حَروريه روان مى ساخت تا نخست با ايشان بجنگيم ؛ و هر گاه از آنان فارغ مى شديم ، ما را از آن جا به سوى آنها (شاميان) كه جنگ با آنان سزاست ، حركت مى داد .
پس على عليه السلام در ميان مردم برخاست و از پى سپاس و ستايش خدا گفت : «امّا بعد ؛ مرا خبر رسيده كه گفته ايد كاش امير مؤمنان ما را به سوى اين خوارج كه بر ما شوريده اند ، مى بُرد و نخست با آنان مى جنگيديم و هر گاه از ايشان فارغ مى شديم ، ما را به سوى (شاميان) كه جنگ با آنان سزاست ، روانه مى ساخت .
همانا آن گروه ديگر ، غير از خوارج ، براى ما خطرناك ترند . پس از ياد آنان برون آييد و به جنگ كسانى رويد كه با شما مى جنگند تا حكمرانانى سركش شوند و بندگان خدا را برده خود سازند» .
آن گاه ، مردم از هر سوى ندا دادند : اى امير مؤمنان! ما را به هر سوى مى پسندى ، روان كن . ۱
3 / 5
حركت سپاه امام به سوى نهروان
الف ـ انگيزه هاى تغيير موضع امام عليه السلام در برخورد با خوارج
۴۶۸.تاريخ الطبرىـ به نقل از حميد بن هلال ، پس از بيان اين كه خوارج ، عبد اللّه بن خَبّاب و همسرش را كشتند ـ: و سه زن از [ قبيله] طَى و [ نيز] اُمّ سنان صيداوى را كشتند . اين خبر كه آنان عبد اللّه بن خبّاب را كشته اند و راه را بر مردم مى گيرند ، به على عليه السلام و مسلمانانِ همراه وى رسيد . پس على عليه السلام ، حارث بن مرّه عبدى را به سوى ايشان