507
گزيده دانش نامه اميرالمؤمنين عليه السلام

3 / 8

شورشِ باقيمانده خوارج

۴۸۵.الكامل فى التّاريخ :آن گاه كه نهروانيان كشته شدند ، اشرس بن عوف شيبانى در دَسْكره ، با دويست تن بر على عليه السلام شوريد و به انبار روانه شد . على عليه السلام ، ابرش بن حسّان را با سيصد تن به سوى وى فرستاد و او با ايشان به نبرد پرداخت و اشرس در ربيع ثانى سال 38 [ هجرى ]كشته شد .
سپس هلال بن عُلّفه از [ قبيله] تَيْم الرّباب ، همراه برادرش مُجالد ، بر آشوبيد و به ماسَبَذان ۱ درآمد . على عليه السلام ، معقل بن قيس رياحى را به جانبش روانه ساخت و معقل ، او و يارانش را كه بيش از دويست تن بودند ، بكشت . قتل اينان در جمادى اوّل به سال 38 [ هجرى ]رخ داد .
آن گاه ، اَشهب بن بِشْر (وگفته شده : اشعث بن بشر) از [ قبيله] بُجَليه ، با يكصد و هشتاد تن شورش كرد و به همان عرصه درآمد كه هلال [ بن عُلّفه] و يارانش از پاى درآمده بودند . پس بر ايشان نماز گزارْد و به قدر توان ، آنان را دفن كرد .
پس على عليه السلام ، جارية بن قُدامه سعدى (و گفته شده : حُجْر بن عَدى) را به سوى ايشان روانه كرد . پس اشهب به جانب آنان برون شد و در جَرجَرايا ۲ از منطقه جوخا ۳ به نبرد پرداختند و اشهب و يارانش در جمادى ثانى سال 38 [ هجرى] از پاى درآمدند .
آن گاه ، سعيد بن قفل تيمى ، از [ قبيله] تيم اللّه بن ثعلبه ، در ماه رجب ، همراه

1.ماسَبَذان ، از شهرهاى پيشكوه در استان لرستان از ايران است كه به آن سيروان گويند و شهرى است كهن ميان كوه ها و درّه ها ، با چشمه هايى كه درون شهر جارى است (تقويم البلدان : ص ۴۱۵) .

2.جَرجَرايا ، سرزمينى است نزديك دجله ميان بغداد و واسط ، از توابع نهروانِ پايين (تقويم البلدان : ص ۳۰۵) .

3.جوخا ، نام رودخانه اى است در اطراف بغداد ، كه آبادى بزرگى بر كناره آن است . اين رود ميان خانقين و خوزستان جارى است (معجم البلدان : ج ۲ ص ۱۷۹) .


گزيده دانش نامه اميرالمؤمنين عليه السلام
506

است و با بلندْ آرزويى ، توبه را به تأخير مى افكنَد ؛ همچون زاهدان درباره دنيا سخن مى گويَد و همانند دنياگرايان در آن رفتار مى كند ؛ اگر از دنيا بهره داده شود ، سير نمى گردد و اگر از آن بازداشته شود ، قناعت نمى ورزد ؛ از سپاس گزاردن براى آنچه به او داده شده ، ناتوان است و از آنچه مانده ، زياده را مى طلبد ؛ امر مى كند و خود اهل عمل به آن نيست ، و نهى مى كند و خود از آن دست نمى شويد ؛ شايستگان را دوست دارد و رفتار ايشان را انجام نمى دهد و ستمگران را دشمن مى شمارد و خود از آنان است ؛ بر پايه گمانش نفسش بر او چيره مى شود و او بر پايه يقينش بر نَفْسش چيره نمى گردد ؛ اگر بى نيازى يابد ، فريفته مى شود ؛ اگر بيمار گردد ، در اندوه فرو مى رود ؛ اگر به فقر افتد ، به يأس و سستى دچار مى شود ؛ پس او ميان گناه و نعمت مى چرد ؛ عافيت مى يابد و شكر به جا نمى آورَد ؛ مبتلا مى شود و صبر نمى ورزد ، گويى آن كس كه از مرگ بيم داده شده غيرِ اوست و آن كه [ به بهشت] وعده و [ از عذاب ]پرهيز داده شده ، كسى جز اوست .
اى آماج هاى بلاها! اى كه در بند مرگيد! اى جام[ هاى ]بيمارى ها! اى غارت شده[ هاى] روزگاران! اى بار[ هاى ]گرانِ روزگار! اى ميوه[ هاى ]زمان! اى نور[ هاى ]شب و روز! اى گُنگ[ ها ]در برابر حجّت ها! اى آن[ ها] كه فتنه ها ايشان را در خود فرو برده اند و ميان آن و معرفت حقيقىِ عبرت ها ، فاصله افكنده اند!
مى گويم : آن كه نجات يافت ، جز به معرفت نَفْس خويش نجات نيافته ؛ و آن كه هلاك شد ، جز زير دست نَفْس خود هلاك نگشته است. خداوند فرازمند گفت: «اى ايمان آورندگان! خود و خاندانتان را از آتش دور داريد » . خدا ما و شما را از كسانى گردانَد كه اندرز را مى شنوند و مى پذيرند ، و به عمل فرا خوانده مى شوند و عمل مى كنند . ۱

1.كنز العمّال : ج۱۶ ص۲۰۵ ح۴۴۲۲۹ .

  • نام منبع :
    گزيده دانش نامه اميرالمؤمنين عليه السلام
    سایر پدیدآورندگان :
    غلامعلی، مهدی
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1388
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 163547
صفحه از 896
پرینت  ارسال به