523
گزيده دانش نامه اميرالمؤمنين عليه السلام

سوگند ، اگر همگان همراه من به جهاد دشمنتان بيرون نياييد و با آنان پيكار نكنيد تا آن كه خداوند كه بهترين داور است، ميان ما و آنان داورى كند، نفرينتان خواهم كرد، آن گاه خود به سوى نبرد با دشمن خواهم شتافت، هرچند جز ده نفر همراه من نباشند.
آيا باديه نشينانِ خشن شاميان بر يارى كردن گم راهى از شما شكيباتر و بر اجتماعشان بر باطل از شما بر حمايت از هدايت و حق، استوارترند؟ شما را چه مى شود؟ درمان شما چيست؟ آن قوم نيز مثل شمايند كه اگر كشته شوند، تا روز قيامتْ ديگر زنده نخواهند شد». ۱

و ـ آرزوى يارانى به تعداد اهل بدر

۴۹۷.امام على عليه السلام :اى بندگان خدا! از خدا پروا كنيد و يكديگر را بر جهاد همراه پيشوايتان برانگيزيد. اگر از شما يارانى به شمار اهل بدر داشتم كه هرگاه فرمان مى دادم ، اطاعتم مى كردند و آن گاه كه از آنان خواستار قيام مى شدم ، قيام مى كردند، با آنان از انبوهى از شما بى نياز مى شدم و به نبرد با معاويه و ياران او مى شتافتم، كه اين همان جهاد واجب است. ۲

ز ـ ده نفر از شما به جاى يكى از شاميان

۴۹۸.امام على عليه السلام :به خدا سوگند ، دوست داشتم كاش به جاى ده نفر از شما يكى از شاميان را داشتم و مثل مبادله طلا، شما را عوض مى كردم. كاش با بصيرتم آنان را ديدار مى كردم و خداوند مرا از رنج شما و مدارا كردن با شما آسوده ام مى كرد ؛ مدارايى به سان مدارا كردن با شتران جوان و باردار و زخمى، و لباس هاى مندرس كه از هر طرف مى دوزند، از سوى ديگر پاره مى شود. ۳

1.أنساب الأشراف : ج ۳ ص ۲۳۵ .

2.الإمام عليّ عليه السلام : اِتَّقُوا اللّه َ عِبادَ اللّه ِ وتَحاثّوا عَلَى الجِهادِ مَعَ إمامِكُم ؛ فَلَو كانَ لي مِنكُم عِصابَةٌ بِعَدَدِ أهلِ بَدرٍ ؛ إذا أمَرتُهُم أطاعوني ، وإذَا استَنهَضتُهُم نَهَضوا مَعي ، لَاستَغنَيتُ بِهِم عَن كَثيرٍ مِنكُم ، وأسرَعتُ النُّهوضَ إلى حَربِ مُعاوِيَةَ وأصحابِهِ ؛ فَإِنَّهُ الجِهادُ المَفروضُ (الإرشاد : ج۱ ص۲۶۳) .

3.عنه عليه السلام : وَدِدتُ وَاللّه ِ أنَّ لي بِكُلِّ عَشَرَةٍ مِنكُم رَجُلاً مِن أهلِ الشّامِ وأنّي صَرَفتُكُم كَما يُصرَفُ الذَّهَبُ ، ولَوَدِدتُ أنّي لَقيتُهُم عَلى بَصيرَتي فَأراحَنِيَ اللّه ُ مِن مُقاساتِكُم ومُداراتِكُم كَما يُدارَى البِكارُ العَمِدةُ وَالثِّيابُ المُنهَرِئَةُ كُلَّما خِيطَت مِن جانِبٍ تَهَتَّكَت مِن جانِبٍ (أنساب الأشراف : ج۳ ص۱۹۸) .


گزيده دانش نامه اميرالمؤمنين عليه السلام
522

ه ـ دردتان چيست و درمانتان كدام است ؟

۴۹۶.أنساب الأشراف:چون على عليه السلام كوفيان را به جنگ فراخواند و آنان سستى و كُندى كردند، عتاب و سرزنششان كرد و چون ناتوانى آنان آشكار شد و بيم آن داشت كه كار آنان به ترك جنگ و يارى بينجامد، بزرگان كوفه و پيروانش را كه به خيرخواهى و اطاعتشان اعتماد داشت ، فراخواند و فرمود:
«حمد خداى راست. گواهى مى دهم كه جز خدا معبودى نيست و محمّد صلى الله عليه و آله بنده و فرستاده اوست . اما بعد؛ اى مردم! شما مرا به اين بيعت فرا خوانديد و من آن را بر شما رد نكردم . سپس بر زمامدارى با من بيعت كرديد، در حالى كه از شما نخواسته بودم. عدّه اى بر من شوريدند، كه خداوند زحمت آنان را كفايت كرد و به خاكشان افكند و ناكامشان كرد و بدخواهى را به خودشان بازگرداند.
عدّه اى مانده اند كه در اسلام ، پديده هاى تازه و بدعت مى آفرينند، به دلخواه عمل مى كنند و به ناحق داورى مى كنند. شايسته آنچه ادّعا مى كنند ، نيستند. كسانى اند كه وقتى به آنان گفته مى شود گامى به جلو برداريد، جلو مى روند و چون گفته مى شود روى آوريد، مى آيند . آن گونه كه باطل را مى شناسند حق را نمى شناسند و آن گونه كه حق را باطل مى شمرند، باطل را باطل نمى دانند.
آگاه باشيد كه من از عتاب و خطاب شما به ستوه آمدم. روشن بگوييد كه چه خواهيد كرد؟ اگر با من به نبرد دشمنم بيرون مى آييد، اين خواسته و محبوب من است و اگر آمدنى نيستيد، وضع خود را برايم روشن كنيد تا ببينم چه خواهم كرد. به خدا

  • نام منبع :
    گزيده دانش نامه اميرالمؤمنين عليه السلام
    سایر پدیدآورندگان :
    غلامعلی، مهدی
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1388
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 188815
صفحه از 896
پرینت  ارسال به