531
گزيده دانش نامه اميرالمؤمنين عليه السلام

ج ـ نيرنگ معاويه در كشتن مالك اشتر

۵۰۶.تاريخ الطبرىـ به نقل از يزيد بن ظبيان همدانى ـ: معاويه كسى را در پى «جايستار» ، از ماليات پردازان ، فرستاد و به وى گفت: مالك، استاندار مصر شده است. اگر او را از بين ببرى، تا زنده اى از ماليات معافى. پس هر نقشه اى مى توانى بكش.
جايستار بيرون رفت تا به قلزم رسيد و آن جا ماند. مالك از عراق به سوى مصر رهسپار شد. چون به قلزم رسيد، جايستار به استقبال او شتافت و گفت: اين خانه، اين طعام واين هم علوفه. من هم مردى از خراج دِهانم.
مالك نزد او فرود آمد. دهقان براى او و مركبش غذا و علوفه آورد. چون غذا خورد، شربتى از عسل برايش آورد كه آن را زهر داده بود و به مالك خوراند. چون مالك نوشيد، جان داد.
معاويه رو به مردم شام كرده ، مى گفت: على، مالك اشتر را به سوى مصر روانه كرده است. دعا كنيد كه خدا شرّ او را از شما برگردانَد.
مردم هر روز مالك را نفرين مى كردند. تا آن كه مردى كه مالك را شربت زهرآلود داده بود، نزد معاويه آمد و خبر مرگ مالك را داد. معاويه در بين مردم به سخن ايستاد و خدا را حمد و ثنا كرد و گفت: امّا بعد؛ على بن ابى طالب، دو دستِ راست داشت، يكى در جنگ صفّين قطع شد ـ مقصودش عمّار ياسر بود ـ و ديگرى امروز ـ و مقصودش مالك اشتر بود ـ . ۱

د ـ اندوه امام عليه السلام

۵۰۷.تاريخ اليعقوبى:چون خبر كشته شدن محمّد بن ابى بكر و مالك اشتر به على عليه السلام رسيد، بر مرگ آن دو به شدّت ناليد و به درد آمد و فرمود: «اى مالك! گريه كنندگان بايد بر

1.تاريخ الطبرى : ج ۵ ص ۹۵ .


گزيده دانش نامه اميرالمؤمنين عليه السلام
530

ب ـ نامه امام عليه السلام به اهل مصر، پيش از اعزام مالك

۵۰۵.الأمالى ، مفيدـ به نقل از هشام بن محمّد ـ: امير مؤمنان، پيش از عزيمت مالك به مصر ، چنين نامه اى به مصريان نوشت:
«به نام خداوند بخشنده مهربان . سلام بر شما! همانا در حضور شما خدايى را سپاس مى گويم كه جز او معبودى نيست و از او درود فرستادن بر پيامبرش محمّد صلى الله عليه و آله و خاندان او را خواهانم. بنده اى از بندگان خدا را به سوى شما فرستادم كه در روزهاى خطر نمى خوابد و از ترس مرگ، از رويارويى با دشمنان عقب نمى نشيند، از رزم آورترين دليران بندگان خدا، و از شريف ترين دودمان ها، كه از آتش براى فاجرانْ سوزنده تر است و از آلودگى و ننگ، دورترين . او همان مالك بن حارث اشتر است . نه دندانش كُند مى شود و نه از بُرش مى افتد . در هنگامه احتياط، بردبار و در جنگ، متين است . انديشه اى ريشه دار و صبرى نيكو دارد. شنوا و فرمانبردار او باشيد. اگر فرمان حركت داد، روان شويد و اگر دستور داد كه بمانيد؛ بمانيد، چرا كه اقدام و درنگ او جز به فرمان من نيست. شما را در داشتن و بهره مندى از او بر خود برگزيدم، براى خيرخواهى نسبت به شما و سرسختى بر دشمنتان. خداوند با هدايت نگاهتان دارد و با تقوا مقاومتان سازد و به آنچه دوست مى دارد و مى پسندد، ما و شما را توفيق دهد. سلام و رحمت و بركات خدا بر شما باد!». ۱

1.الأمالي للمفيد عن هشام بن محمّد : قَدَّمَ أميرُ المُؤمِنينَ عليه السلام أمامَهُ جأي مالِكٍ ج كِتابا إلى أهلِ مِصرَ : بِسمِ اللّه ِ الرَّحمنِ الرَّحيمِ ، سَلامٌ عَلَيكُم ، فَإِنّي أحمَدُ إلَيكُمُ اللّه َ الَّذي لا إلهَ إلّا هُوَ ، وأسأَلُهُ الصَّلاةَ عَلى نَبِيِّهِ مُحَمَّدٍ وآلِهِ ، وإنّي قَد بَعَثتُ إلَيكُم عَبدا مِن عِبادِ اللّه ِ ، لا يَنامُ أيّامَ الخَوفِ ، ولا يَنكُلُ عَنِ الأَعداءِ حِذارَ الدَّوائِرِ ، مِن أشَدِّ عَبيدِ اللّه ِ بَأسا ، وأكرَمِهِم حَسَبا ، أضَرَّ عَلَى الفُجّارِ مِن حَريقِ النّارِ ، وأبعَدَ النّاسَ مِن دَنَسٍ أو عارٍ ، وهُوَ مالِكُ بنُ الحارِثِ الأَشتَرُ ، لا نابِي الضِّرسِ ، ولا كَليلُ الحَدِّ ، حَليمٌ فِي الحَذَرِ ، رَزينٌ فِي الحَربِ ، ذو رَأيٍ أصيلٍ ، وصَبرٍ جَميلٍ ؛ فَاسمَعوا لَهُ ، وأطيعوا أمرَهُ ، فَإن أمَرَكُم بالنَّفيرِ فَانفِروا ، وإن أمَرَكُم أن تُقيموا فَأقيموا ؛ فَإِنَّهُ لا يُقدِمُ ولا يُحجِمُ إلّا بِأَمري ، فَقَد آثَرتُكُم بِهِ عَلى نَفسي ؛ نَصيحَةً لَكُم ، وشِدَّةَ شَكيمَةٍ عَلى عَدُوِّكُم ، عَصَمَكُمُ اللّه ُ بِالهُدى ، وثَبَّتَكُم بِالتَّقوى ، ووَفَّقَنا وإيّاكُم لِما يُحِبُّ ويَرضى . وَالسَّلامُ عَلَيكُم ورَحمَةُ اللّه ِ وبَرَكاتُهُ (الأمالى ، مفيد : ص۸۱ ح۴) .

  • نام منبع :
    گزيده دانش نامه اميرالمؤمنين عليه السلام
    سایر پدیدآورندگان :
    غلامعلی، مهدی
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1388
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 163434
صفحه از 896
پرینت  ارسال به