است و از ناتوانى [ همچون شترى آزرده ،] دُم خود را مى جنباند و جلوى گردنش را بر زمين مى چسباند . بازمانده اى از بقاياى حجّت خداست و جانشينى از جانشينان پيامبران الهى».
سپس فرمود:
«اى مردم! من پندهايى را كه پيامبران به امّت هاى خويش مى دادند، برايتان گستردم و آنچه را جانشينان انبيا به انسان هاى پس از خود مى رساندند، به شما رساندم. با تازيانه تأديبم شما را ادب كردم، امّا استوار نشديد و با بيم دادن ها شما را به راه حق كشاندم، امّا بر فرمان بردارى همراه نشديد. خدا خيرتان دهد! آيا پيشوايى جز من مى خواهيد كه شما را به راه آورد و راهنمايى تان كند؟ آگاه باشيد كه آنچه از دنيا روى آورده بود، روى گردانده است و آنچه رويگردان بود، روى آورده است. بندگان خوب خدا، آهنگ كوچ كردند و دنياى ناپايدار اندك را به آخرتِ پاينده و فراوان فروختند.
مگر برادرانى كه در صِفّينْ خون هايشان ريخت و امروز زنده نيستند زيان كردند تا غصه ها بخورند و تيره ها بنوشند؟ به خدا سوگند ، خدا را ديدار كردند. پروردگار هم پاداش كاملشان را داد و پس از بيمشان، در سراى ايمنى جايشان داد.
كجايند برادرانم، آنان كه به راه افتادند و راه حق پيمودند؟! عمّار كجاست؟ ابن تَيَّهان كجاست؟ ذوالشهادتين كجاست؟ ۱
كجايند همانندهاى آنان، برادرانى كه پيمان مرگ بستند و سرهاى مطهّرشان نزد فاجران برده شد؟».
نوف گويد: امام عليه السلام پس از اين سخنْ دست خود را بر محاسن خويش زد و بسيار گريست و سپس فرمود:
«دريغا بر آن برادرانى كه قرآن را تلاوت و آن را استوار كردند، در واجب هاى قرآن