دلايل تنهايى امام على عليه السلام
اكنون و در فرجام اين نگاه گذرا، اين پرسش مهم را در ميان مى نهيم كه اگر كشوردارى بر مبناى سياست هايى كه بدان اشاره شد، عملاً امكان پذير است و سياست هايى از اين دست، بايسته و شايسته و كارآمد است، چرا مردم از سياستمدارى حق مدار چون على عليه السلام كه با حمايت گسترده آنان به قدرت رسيد، پس از گذشت مدّتى كوتاه، فاصله گرفتند و او در ماه هاى پايانى زندگى تنها ماند؟
در اين بحث مى كوشيم تا در حدّ توان و امكان، بر اساس متون تاريخى و واقعيت جامعه اسلامى آن روز، به پاسخ سؤال ياد شده بپردازيم. امّا پيش تر، سزاوار است كه چند نكته را، گرچه گذرا، طرح كنيم:
1 . نقش خواص در دگرگونى هاى سياسى و اجتماعى
نقش خواص و نخبگان در دگرگونى هاى جامعه، نقشى بنيادين و گسترده است. آنها بيشترين و مؤثّرترين تأثير را در تحوّلات سياسى و اجتماعى، در طول تاريخ اين بخش از جامعه داشته اند. ۱ به واقع، آنان غالباً به جاى توده هاى مردمْ تصميم مى گيرند، و مردمان، غالباً در پيروى از آنان، درنگ نمى كنند