565
گزيده دانش نامه اميرالمؤمنين عليه السلام

بايد مردمانى را كه بدان شيوه خو كرده اند، به راه آورد.
شگفت آورْ اين كه توده مردم شام، بدون اين كه از معاويه چيزى دريافت كنند، تنها با سياست تزوير، تطميع و تهديد، بدون چون و چرا از او اطاعت مى كردند؛ امّا توده مردم كوفه، با اين كه در كنار امام عليه السلام از منافع مادّى نيز بى بهره نبودند، فرمان نمى بردند.
به ديگر سخن، اگر اين پرسش را در پيش ديدِ امام على عليه السلام بنهيد كه: «چرا مردم تنهايت گذاشتند؟»، امام عليه السلام در پاسخ مى گويد: من حاضر نبودم با زبان شمشير، آنان را به فرمانبرى وا دارم. آنان نيز متأسّفانه به لحاظ فرهنگى و ساخت اجتماعى و شيوه هايى كه بر آنها رفته بود و بدانها خو گرفته بودند، چنان نبودند كه ارج و عظمت اين راه را بفهمند و بدان گردن نهند.
امام عليه السلام بر اين باور بود كه با خشونت، مشكل حكومت به گونه اى زودگذر، حل مى شود؛ امّا آن حاكميت و حكومت، ديگر علوى نخواهد بود.
امام عليه السلام اين حقيقت را بارها بيان كرده است:
ولَقَد عَلِمتُ أنَّ الَّذي يُصلِحُكُم هُوَ السَّيفُ ، وما كُنتُ مُتَحَرِّيا صَلاحَكُم بِفَسادِ نَفسي ولكِن سَيُسَلِّطُ عَلَيكُم بَعدي سُلطانٌ صَعبٌ .۱مى دانم آنچه شما را اصلاح مى كند ، شمشير است ؛ ولى من اصلاح شما را با تباه كردن خويش نمى جويم . ليكن پس از من ، حكومتى خشن بر شما مسلّط خواهد گرديد .

تحقّق پيشگويى هاى امام على عليه السلام

بدين سان، امام عليه السلام با اين سوز و گدازها، مظلومانه از ميان مردم رفت؛ در حالى كه از دست مردم، شكوه مى كرد.
او به مردم گفته بود كه ظلم مردم به زمامدار و پيشواىِ عادل نيز چونان عملكرد زمامدار و پيشواىِ ستم گستر، براى جامعه خطرناك است؛ و جامعه اى كه حقِّ زمامدار

1.الإرشاد : ج ۱ ص ۲۸۱ .


گزيده دانش نامه اميرالمؤمنين عليه السلام
564

روى گردانَد و رؤساى قبايل و چهره هاى پرنفوذ سياسى و شخصيت هاى پُر طَمطُراق بهره ور از امتيازات اقتصادى ويژه را براى مدّتى فراموش كند و با آنها و بهره ورى هايشان برخورد نكند؛ امّا امام عليه السلام آن پيشنهادها را با اصول و مبانى حكومت علوى در تضاد مى ديد و از پذيرش آنها، تن مى زد. گويا امام عليه السلام پذيرفتن آن پيشنهادها را نوعى دست كشيدن از اهداف و آرمان هاى حكومتى اسلام مى دانست و نمى پذيرفت. نمونه هايى از اين گونه پيشنهادها و پاسخ هاى امام، در متن اصلى دانش نامه اميرالمومنين عليه السلام آمده است.

4 . اجتناب از ابزارهاى نامشروع در اجراى فرمان

جامعه انسانى ـ بدان گونه كه بايد باشد ـ جامعه اى است سرشار از ارزش هاى انسانى؛ جامعه اى است كه قانون و عدالت، روابط را ايجاد مى كند و يا پيوندها را مى گسلد، سركشى ها را مى زدايد و ناهنجارى ها را هنجار مى بخشد. امّا روشن است كه دست يافتن به چنين مرحله اى در جامعه انسانى، تا چه حدّى دشوار است. جامعه اى كه امام على عليه السلام بر آن حكومت مى كند، چگونه است؟ گرايش هاى مردمى در سطح عمومى آن، چه سان است؟ كشش ها و كوشش هاى عموم مردم، بر چه اساسى رقم مى خورد ؟
در سياست اموى، هدف، وسيله را توجيه مى كند و سياستمدار، از هر گونه ابزارى، حتى نامشروع و با هر كيفيتى در اجراى سياست و برنامه ها و فرمان هايش بهره مى گيرد. رهبر اين سياست، با كسانى به زبان تطميع سخن مى گويد و با ديگرانى به زبان تهديد، و سرانجام، با كسانى به زبان تزوير. معاويه، با بهره گيرى از چنين سياستى بر شامْ حكم مى رانْد و شايد حفظ منافع ملّىِ(!) شام، چنين اقتضا مى كرد و او چنان مى كرد.
امّا على عليه السلام چه كند؟ در سياست علوى كه استفاده از ابزار نامشروع براى اجراى سياست ها روا نيست و رهبر مردم، تنها با زبان توجيه و تبيين و تعليمْ سخن مى گويد، و نه زبان تطميع به كار مى گيرد و نه با تزوير و تهديد و خشونتْ عمل مى كند، چگونه

  • نام منبع :
    گزيده دانش نامه اميرالمؤمنين عليه السلام
    سایر پدیدآورندگان :
    غلامعلی، مهدی
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1388
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 165082
صفحه از 896
پرینت  ارسال به