569
گزيده دانش نامه اميرالمؤمنين عليه السلام

بدانند كه در آنچه در اوج جنگ به دست مى آورند، حقّ تصرّف ندارند. بنا بر اين، پذيرفتن جنگ بدون غنايم، براى مردم، بسى دشوار بود.
فرسودگى و خستگى نيروهاى رزمى پس از دو سال نبرد بدون غنيمت و بدون بهره مادّى، چون با شبهه نامشروع بودن جنگ با اهل قبله ضميمه شود و با ديگر عوامل بنيادين تنهايى امام عليه السلام ـ كه از آن ياد شد ـ گره بخورد، روشن است كه فرجامى جز نافرمانى نخواهد داشت. چنين شد كه امام عليه السلام در پايان دوران حكومتش در بسيج نيروها با مشكل جدّى مواجه بود.

ج ـ از دست دادنِ ياران برجسته

مدير جامعه و پيشواى مردم، در چيرگى بر مشكلات و گشودن گره هاى اجتماعى، سياسى و... بيشتر از هر چيزى مرهون نيروهاى همگام و عناصر همراه در كادر رهبرى است. وجود هوشمندانِ از خود گذشته و خردمندان تلاشگرى كه از سرِ اخلاص، با پيشوا همراهى كنند و در گردونه هاى دشوار، ايثار كنند، در پيشبرد مديريت جامعه نقشى شگرف ايفا خواهند كرد. نقش اين گونه كسان در زدودن ابهام ها، رساندن پيام ها، تبيين موضع ها و ايجاد تحرّك در نيروها كه به گونه اى غير مستقيم، آرمان هاى رهبرى را در جامعه عينيت مى بخشند، بسى مهم است. در كشاكش نبرد صِفّين، نقش خطابه ها و حماسه سرايى هاى كسانى چون مالك اشتر، هاشم مِرقال و ... روشن است و گواهى بر آنچه گذشت.
سوگمندانه، امام على عليه السلام در اواخر حكومت خود، اين گونه كسان را ديگر همراه ندارد. برجسته ترين ياران امام عليه السلام كه زبان هايى گويا داشتند و مفسّران موجّه راه او بودند، ديگر نيستند.

د ـ اوج قدرت رهبرى در اوج تنهايى

اكنون و در پايان اين تحليل گذرا، سزاوار است به نكته اى بس مهم و ارجمند در سياست علوى و شيوه پيشوايى امير مؤمنان بپردازيم. نديده ام كه كسى بدين نكته


گزيده دانش نامه اميرالمؤمنين عليه السلام
568

مى توان شمرد كه هر چند تأثيرگذارى آنها در حد و حدود عوامل پيش گفته نيست، ولى نقش آنها در ضعيف و خسته شدن مردم، شايان توجّه است. اين عوامل را كه بدان ها عنوان «عوامل جنبى» داده ايم، بر مى شمريم:

الف ـ شُبهه جنگ با اهل قبله

حكومت على عليه السلام در آغازين گام هاى استقرارش، متأسّفانه در كام جنگ فرو رفت: جنگ داخلى و نبرد با اهل قبله. جنگ هاى پيش از آن، يكسر با كافران بود و نبرد با كافران، بدون شبهه و ابهام بود؛ امّا جنگ هاى روزگار حكومت على عليه السلام كه در جهت خاموش ساختن فتنه ها و در راه اصلاح و بازگرداندن جامعه اسلامى به سيره و سنّت نبوى بدانها تن داده بود، جنگ با اهل قبله بود؛ جنگ با كسانى كه عنوان مسلمانى داشتند و گاه در پرونده سياسى ـ اجتماعى آنها نقطه هاى درخشان فراوانى نيز يافت مى شد.
چنين بود كه پيامبر صلى الله عليه و آله ـ كه در آينه زمان، اين حوادث را مى ديد و چگونگى آنها را پيش بينى كرده بود ـ ، از يك سو اين نبردها را قتالِ بر مبناى تأويل قرآن مى دانست و از سوى ديگر، بر دشوارى آنها تأكيد كرده بود.
جنگ با اهل قبله، براى تنگ انديشان، دغدغه ايمانى ايجاد مى كرد. آنان به درستى نمى توانستند تصميم بگيرند و از اين رو، از همراهى باز مى ايستادند.

ب ـ خستگى رزم آوران از جنگ بدون غنيمت

در جنگ ها، جمع آورى غنيمت، يكى از انگيزه هاى مؤثّر بود، بويژه براى كسانى كه روزگارى طولانى بدان خوى كرده بودند. اكنون روزها و ماه ها در صحنه نبرد مى ماندند، بدون اين كه از آنچه فراچنگ مى آوردند، بتوانند بهره گيرند.
آنان در دوران زمامداران پيش از امام على عليه السلام ، به كسب غنايم در جنگ و بهره ورى از آن غنايم ، به ويژه در جنگ هاى فارس و روم ، عادت كرده بودند. اكنون امام عليه السلام از آغازين روزهاى نبرد، از آنها مى خواست كه به اموال مردمان، دست درازى نكنند و

  • نام منبع :
    گزيده دانش نامه اميرالمؤمنين عليه السلام
    سایر پدیدآورندگان :
    غلامعلی، مهدی
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1388
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 189219
صفحه از 896
پرینت  ارسال به