571
گزيده دانش نامه اميرالمؤمنين عليه السلام

خشونت، مردم را براى حضور مجدّد در جبهه نبرد با معاويه بسيج كرد. امام عليه السلام بايد از چه توانِ رهبرى و قدرت مديريت و جاذبه پيشوايى اى برخوردار باشد كه در چنين هنگامى هم بتواند بِايستد و در بسيج نيروها تا اين اندازه توفيق يابد؟
آخرين سخنرانى حماسه گستر و شورانگيز على عليه السلام كه قبل از اعزام مجدّد نيرو به صِفّين انجام شد، گواه اين مدّعاست. نوف بكالى، چهره ظاهرى امام عليه السلام به هنگام ايراد خطبه و سخنان هيجانبار وى و چگونگى آرايش سپاه را چنين گزارش كرده است:
امير مؤمنان ، اين خطبه را در كوفه بر ما ايراد كرد ، در حالى كه بر سنگى ايستاده بود كه جَعْده ، پسر هبيره مخزومى ، آن را بر پا داشته بود . جامه اى پشمين بر تن داشت و حمايل شمشيرش از ليف خرما و در پايش نعلينى از ليف خرما بود . نشان سجده بر پيشانى اش ، همچون داغ شتر بر سر زانو بود .
نوف مى گويد كه آن گاه امام عليه السلام در پايان سخن، با صدايى بلند ، ندا داد:
الجِهادَ ، الجِهادَ ، عِبادَ اللّهِ ... و إنّي مُعَسكِرٌ في يَومي هذا؛ فَمَن أرادَ الرَّواحَ إلَى اللّهِ فَليَخرُج .جهاد ، جهاد ، بندگان خدا! ... من همين امروز، لشكر آماده مى كنم . هركه مى خواهد به سوى خدا پر كشد ، بيرون شود .
آن گاه، سازماندهى سپاه را بدين گونه گزارش مى كند:
براى حسين عليه السلام ده هزار سپاه ، و براى قيس بن سعد ، ده هزار سپاه ، و براى ابو ايّوب ، ده هزار سپاه قرار داد و براى ديگران هم رقم هاى ديگر ، و آماده بازگشت به صفّين بود و جمعه نيامده بود كه ابن ملجم ملعون ، او را ضربت زد. سپاهيان بازگشتند و ما چون گوسفندانى بوديم كه شبانِ خود را از دست داده است و گرگ ها از هرسو آنان را مى ربايند . ۱
بدين سان و بر پايه آنچه آمد، اظهارات دردمندانه امام عليه السلام و گله هاى مكرّر او از

1.ر . ك : نهج البلاغة : خطبه ۱۸۲ .


گزيده دانش نامه اميرالمؤمنين عليه السلام
570

آگاهى يافته و يا به روشنى و صراحت، در رهبرى امام على عليه السلام آن را مطرح كرده باشد. اين نكته تأمّل برانگيز و اعجاب آور، همان توانِ رهبرى و قدرت مديريت و استوارْ گامى امام على عليه السلام در پيشوايى در روزگارى است كه تا بدين جا ابعاد آن، تبيين گرديد.
اسناد تاريخى نشان مى دهند كه على عليه السلام در دوران تنهايى، بالاترين، نيرومندترين و شكوهمندترين رهبرى را به ظهور رسانده است. از اين رو، چون مى گوييم على عليه السلام تنها ماند، نبايد چنين بپنداريم كه او با آن همه نافرمانى ها، دردگذارى ها و گله مندى ها، خانه نشين شد، يا صحنه را رها كرد، و يا در ماه هاى پايانى حكومت، علنا قدرت رهبرى و توان مديريت جامعه را از دست داد و تا هنگامه شهادت، تنها به دردگذارى، گله مندى از نافرمانى ها و عدم حمايت مردمان و سستى نخبگان، بسنده كرد. هرگز!
متون تاريخى و اسناد فراوان گزارش دهنده سيره علوى، نشان دهنده آن است كه پرتلاش ترين و سختكوشانه ترين دوره از روزگار حكومت على عليه السلام ، روزگار تنهايى اوست. هرگز بر قهرمان بى بديل صحنه هاى نبرد و چيره دست ترين چهره گردونه هاى سختى و دشوارى، يأس، حاكم نشد. يك تنه، خلأها را پُر كرد، سخن ها گفت، حماسه ها سرود، و راهى را كه در روز اوّل حكومت اعلام كرده بود، تا آخرين لحظه زندگى ادامه داد و دمى آرام نگرفت و فارغ ننشست.
در جامعه اى كه بخش عظيمى از خواص و نخبگان آن با امام على عليه السلام همدلى و همراهى نكردند و عوامِ دنباله رو آنها، در فضايى آكنده از شبهه جنگ با اهل قبله و نبرد با چهره هاى باسابقه و گاه مقدّس نما، به سستى و نافرمانى روى آوردند و رزم آوران، پس از گذار از سه جنگ خونين بدون غنيمت، كاملاً فرسوده شدند ، در هنگامى كه امام عليه السلام برترين ياران خود را از دست داده بود و شبيخون هاى مكرّرِ سپاه جهل مدار و ارزش ستيز معاويه و غارتگرى هايش مردم را به ستوه آورده بود، امام عليه السلام با اين همه، نستوه ايستاد و بر بسيج مردمان عليه ستمگرى ها و جنايت هاى معاويه تأكيد كرد و در چنين هنگامه آكنده از يأس و سستى و دلهره ، بدون بهره گيرى از ابزار

  • نام منبع :
    گزيده دانش نامه اميرالمؤمنين عليه السلام
    سایر پدیدآورندگان :
    غلامعلی، مهدی
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1388
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 189659
صفحه از 896
پرینت  ارسال به