آمدند كه چادرى در مسجد بزرگ كوفه زده و معتكف بود. به قطام گفت: به اين توافق رسيده ايم كه اين مرد را بكشيم.
گفت: هرگاه خواستيد اقدام كنيد، مرا در همين جا ديدار كنيد.
آن دو از نزد او بيرون آمدند و چند روزى را گذراندند و به همراه شخص ديگرى شب چهارشنبه نوزدهم ماه رمضان سال چهلم هجرى نزد او رفتند. وى حريرى طلبيد و به سينه هاى آنان پيچيد، شمشيرهايشان را حمايل كردند و رفتند و در مقابل درى كه على عليه السلام از آن جا براى نماز وارد مى شد ، نشستند.
پيش از آن، تصميم خود را براى كشتن امير مؤمنان با اشعث بن قيس هم در ميان گذاشته بودند، او هم با ايشان همدست شده بود. اشعث آن شب براى يارى آنان در تصميمشان حاضر شده بود. ۱