587
گزيده دانش نامه اميرالمؤمنين عليه السلام

در مسجد بزرگ كوفه ضربت خورد ، نماز مى خواندم ، در بين مردان بسيارى از اهل شهر ، كه نزديك طاق نماز مى خواندند و همگى در حال قيام و ركوع و سجود بودند و از اوّل شب تا آخر آن خسته نمى شدند ، كه على عليه السلام براى نماز صبح خارج شد . ندا مى داد : «اى مردم ، نماز ! نماز!». نمى دانم از زير آن طاق بيرون آمد و اين سخنان را گفت يا نه! چشمم به درخششى افتاد و شنيدم كه : حكومت از آنِ خداست ، اى على ، نه براى تو و نه براى يارانت!
شمشيرى ديدم و شمشير ديگرى ، و آن گاه شنيدم كه على عليه السلام مى گفت : «اين مرد از چنگتان نگريزد!».
مردم از هر سو به طرف او حمله آوردند . چيزى نگذشت كه ابن ملجم دستگير شد و او را نزد على عليه السلام آوردند . من نيز همراه مردم وارد شدم . شنيدم كه على عليه السلام مى گفت : «جان در مقابل جان! اگر من مُردم ، او را بكشيد ، آن گونه كه او مرا كشت و اگر زنده ماندم ، خودم ببينم چه مى كنم» . ۱

ج ـ به خداى كعبه ، رستگار شدم!

۵۳۷.امام على عليه السلامـ چون ابن ملجم بر او ضربت زد ـ: به خداى كعبه سوگند ، رستگار شدم! ۲

1.تاريخ الطبرى : ج۵ ص۱۴۶ .

2.الإمام عليّ عليه السلام ـ لَمّا ضَرَبَهُ ابنُ مُلجَمٍ ـ : فُزتُ ورَبِّ الكَعبَةِ (خصائص الأئمّة عليهم السلام : ص۶۳) .


گزيده دانش نامه اميرالمؤمنين عليه السلام
586

فصل چهارم : ترور امام عليه السلام

الف ـ شب نوزدهم

۵۳۵.الإرشاد:نقل شده كه على عليه السلام آن شب بيدار بود. زياد بيرون مى آمد و به آسمان نگاه مى كرد و مى گفت: «به خدا نه دروغ گفته ام و نه به من دروغ گفته اند . اين همان شبى است كه به آن وعده ام داده اند» . سپس به رخت خواب برمى گشت. چون سپيده زد، كمربندش را بست و بيرون شد، در حالى كه مى گفت:


«كمربندت را براى مرگ محكم ببندكه مرگْ تو را ديدار خواهد كرد .
و از مرگ نترس و بى تابى مكنآن گاه كه بر تو وارد شود».
چون به حياط خانه بيرون شد، مرغابيانْ جلوى او آمدند و به روى او بانگ برآوردند. آنها را دور مى كردند. حضرت فرمود: «مرانيدشان كه نوحه گرند!» . سپس بيرون رفت و ضربت خورد. ۱

ب ـ سپيده دم نوزدهم

۵۳۶.تاريخ الطبرىـ به نقل از محمّد بن حنفيّه ـ: به خدا سوگند ، من نيز در آن شبى كه على عليه السلام

1.الإرشاد : ج۱ ص۱۶ .

  • نام منبع :
    گزيده دانش نامه اميرالمؤمنين عليه السلام
    سایر پدیدآورندگان :
    غلامعلی، مهدی
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1388
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 163486
صفحه از 896
پرینت  ارسال به