آنها نوحه گران اند» و سخن اُم كلثوم به آن حضرت كه : «كاش نماز را امشب داخل خانه بخوانى و به ديگرى دستور دهى كه با مردم نماز بخواند» و امتناع آن حضرت، و ورود و خروج مكرّر او در آن شب بدون سلاح، در حالى كه مى دانست ابن ملجم ملعون او را با شمشير مى كشد، همه اينها از دلايلى است كه آن حضرت نمى بايست خود را در معرض قرار مى داد .
ايشان فرمود : «ذلِكَ كانَ ، ولكِنَّهُ خُيِّرَ في تِلكَ اللَّيلَةِ لِتَمضِيَ مَقاديرُ اللّهِ عَزَّوجَلَّ ؛اينها بود ؛ ولى آن حضرت در آن شبْ مخيّر شده بود كه تقدير خداى متعال را محقّق سازد» .۱
در برخى از نسخه هاى مصدر اين حديث ، به جاى كلمه «خُير (مخير شده بود)» «حُيّر (متحيّر شده بود)» آمده است . بنابراين ، احتمال سخن امام عليه السلام ، به روشنى دلالت دارد كه براى امام عليه السلام در آن لحظه حالتى پيش آمد كه تكليفى براى پيشگيرى از قتل خود نداشت تا تقدير الهى جريان يابد.
3 . امام عليه السلام ، مكلّف است شهادت را انتخاب كند
بى ترديد ، تقدير شهادت براى امام عليه السلام براساس حكمت بالغه الهى است و مصالح ملزمه اى دارد كه بايد تحقق پيدا كند . از اين رو ، امام عليه السلام نه تنها نبايد از آن پيشگيرى نمايد ؛ بلكه با اين كه دقيقا مى داند چگونه شهيد مى شود ، بايد شهادت را انتخاب كند، و انتخاب شهادت با علم به وقت و چگونگى آن ، فضيلتى است كه جز پيشوايان بزرگ الهى و خواص اصحاب آنان، آن را برنمى تابند.
هر چند نديدم كسى اين پاسخ را ارائه كرده باشد ؛ امّا به نظر مى رسد كه اين بهترين سخن در توجيه پيشگيرى نكردن امامان اهل بيت عليهم السلام از شهادت خود با علم به چگونگى آن است كه با دلايل عقلى و نقلى ۲ نيز تأييد مى شود . اكنون متن پاسخ شيخ مفيد و علّامه طباطبايى ـ رضوان اللّه تعالى عليهما ـ را براى مزيد اطلاع پژوهشگران