شب خبر داده بودند؛ ولى نمى دانست در چه وقتى از آن شب يا در كجا كشته مى شود و پاسخ ديگر اين كه تكليف حضرتش با تكليف ما متفاوت است . پس جايز است كه خون شريف خود را در راه خداى متعال نثار كند، همان گونه كه بر مجاهد، واجب است پايدارى كند، هر چند مقاومتش به شهادت بينجامد .
پاسخ علّامه طباطبايى
علّامه سيّد محمّد حسين طباطبايى ـ رضوان اللّه تعالى عليه ـ در اين باره مى فرمايد:
امام عليه السلام به حقايق جهان هستى، در هرگونه شرايطى وجود داشته باشند ، به اذن خدا واقف است ، اعم از آنها كه تحت حس قرار دارند و آنها كه بيرون از دايره حس اند، مانند موجودات آسمانى و حوادث گذشته و وقايع آينده . دليل اين مطلب، از راه نقل ، روايات متواترى است كه در جوامع حديث شيعه مانند كتاب الكافى و بصائر الدرجات و كتب صدوق و كتاب بحار الأنوار و غير آنها ضبط شده است .
به موجب اين روايات كه به حدّ و حصر نمى آيند ، امام عليه السلام از راه موهبت الهى و نه از راه اكتساب، به همه چيز واقف و از همه چيز آگاه است و هر چه را بخواهد به اذن خدا، به ادنى توجّهى مى داند ...
نكته اى كه بايد به سوى آن عطف توجّه كرد ، اين است كه اين گونه علم موهبتى به موجب ادلّه عقلى و نقلى كه آن را اثبات مى كند ، قابل هيچ گونه تخلّف نيست و تغيّر نمى پذيرد و سر مويى به خطا نمى رود و به اصطلاح ، علم است به آنچه در لوح محفوظْ ثبت شده و آگاهى است از آنچه قضاى حتمى خداوندى به آن تعلّق گرفته است .
همچنين لازمه اين مطلب اين است كه هيچ گونه تكليفى به متعلَّق اين گونه علم (از آن جهت كه متعلَّق اين گونه علم و حتمى الوقوع است) تعلّق نمى گيرد و همچنين قصد و طلبى از انسان با او ارتباط پيدا نمى كند؛ زيرا تكليف ، همواره از راه امكان به فعل تعلّق مى گيرد و از راه اين كه فعل و تركش هر دو در اختيار مكلّف اند ، فعل يا ترك خواسته مى شود ؛ و امّا از جهت ضرورى الوقوع و متعلَّق قضاى حتمى بودن آن ،