رسانَد ، در روز قيامت، قيامت ، خداوند، دو حمايل از دُر بر گردنش مى آويزد و آن كه شمشيرى بر خود ببندد كه با آن ، دشمن على را عليه او يارى رسانَد ، خداوند در روز قيامت ، دو حمايل از آتش بر گردنش مى آويزد».
گفتيم : اى مرد ، كافى است! خدا رحمتت كند! كافى است! خدا رحمتت كند! ۱
۶۶۳.تاريخ دمشقـ به نقل از شعبى ـ: ابو بكر ، نشسته بود كه على بن ابى طالب عليه السلام از دور پيدا شد. ابو بكر وقتى او را ديد ، گفت : كسى كه نگاه به بامنزلت ترينِ مردم ، نزديك ترينِ آنان [ به پيامبر صلى الله عليه و آله ] ، با وقارترينِ آنان ، و پُر بهره ترين آنان از پيامبر خدا شادمانش مى كند ، بايد به اين كه مى آيد ، بنگرد. ۲
۶۶۴.اليقينـ به نقل از معاوية بن ثعلبه ليثى ـ: به ابوذر [غفارى] گفتم : اى ابوذر! ما مى دانيم كه محبوب ترين فرد نزد پيامبر خدا ، محبوب ترينِ آنان نزد توست.
گفت : آرى.
گفتيم : كدام يك نزد تو محبوب ترند؟
گفت : اين شيخ مظلومِ محروم از حقّ خويش (اشاره اش به امير مؤمنان على بن ابى طالب عليه السلام بود). ۳
۶۶۵.الأمالى ، طوسىـ به نقل از عبد المؤمن انصارى ، از پدرش ، از انس بن مالك ـ: از انس پرسيدم : به نظر تو چه كسى نزد پيامبر خدا پيش تر بود. گفت : هيچ كس را به اعتبار على بن ابى طالب نديدم. در نيمه هاى شب ، مرا مى فرستاد كه او را بياورم و تا صبح با او خلوت مى كرد و تا زمانى كه از دنيا رفت ، على نزد او چنين بود. ۴
۶۶۶.امام باقر عليه السلام :از جابر بن عبد اللّه [انصارى] درباره على عليه السلام پرسيده شد. گفت : سوگند به