661
گزيده دانش نامه اميرالمؤمنين عليه السلام

۶۸۴.تاريخ اليعقوبىـ در يادكردِ بيعت مردم با اميرمؤمنان ـ: ... صعصعة بن صوحان برخاست و گفت : سوگند به خدا ـ اى اميرمؤمنان ـ ، تو خلافت را زينت دادى، خلافت به تو زينت نداده است. تو مقام خلافت را بالا بردى و آن ، مقام تو را بالا نبرده است، و خلافت به تو نيازمندتر است تا تو به خلافت! ۱

۶۸۵.تذكرة الخواصـ به نقل از عمرو بن يحيى، از صعصعة بن صوحان ـ: وى (صعصعه) بر مغيرة بن شعبه گذشت و مغيره پرسيد : از كجا مى آيى؟
گفت : از نزد حاكم پرهيزگارِ بخشنده با شرمِ بردبارِ وفادارِ كريم و پذيرنده، كه به شمشيرش باز مى دارد، بـا دستش مى بخشد، اجاقـش هميشه روشن اسـت و حمايتگرى اش بسيار است. آن كه از ريشه و اصل اشراف، بزرگان، شير مردان و دليران است. نه كم ريشه است و نه دركارش پُر زحمت و نه در سخنش دروغگو. نه بى ثبات و تند است، و نه كسِل و تنبل . دارنده فرزندان كريم و پدران شريف است . خوشْ آزموده و ستاره درخشان است. تجربه دارِ مشهور و دليرِ نام آور است. در دنيا، زاهد و شيفته آخرت است.
مغيره گفت : اينها، ويژگى هاى امير مؤمنان على است. ۲

۶۸۶.مُروج الذهب :ضرار بن ضمره كه از ياران ويژه على عليه السلام بود، به عنوان نماينده بر معاويه وارد شد. معاويه گفت : على را برايم توصيف كن.
گفت : مرا معاف دار، اى اميرمؤمنان!
معاويه گفت : چاره اى ندارى.
گفت : اگر چاره اى ندارم، بدان كه او به خدا سوگند، دير ترس و قوى پنجه بود. آخرين سخن را مى گفت و به داد، حكم مى كرد. دانش از همه سوى او فَوران مى كرد و حكمت، از اطرافش مى جوشيد. از غذا، درشت آن را و از لباس، كوتاه آن را دوست مى داشت.

1.تاريخ اليعقوبى : ج۲ ص۱۷۹ .

2.تذكرة الخواصّ : ص۱۱۸ .


گزيده دانش نامه اميرالمؤمنين عليه السلام
660

مى كشيد. ۱

۶۸۲.الصواعق المُحْرقة :معاويه به خالد بن معمّر گفت : چرا على را نسبت به ما دوست تر مى دارى؟ پاسخ داد : به خاطر سه ويژگى : به خاطر برد بارى اش در هنگامى كه خشمگين مى شد ؛ و به خاطر راستگويى اش هر وقت كه سخن مى گفت ؛ و به خاطر دادگرى اش، هرگاه داورى مى كرد. ۲

۶۸۳.امام صادق عليه السلام :هنگامى كه در جنگ جمل، زيد بن صوحان بر زمين افتاد، اميرمؤمنان، بالاى سرش آمد و نشست و فرمود : «خدا رحمتت كنند ، اى زيد! تو سبك بار و پُر بهره بودى».
زيد، سرش را بلند كرد و گفت : خدا تو را خير بدهد، اى اميرمؤمنان! به خدا سوگند، تو را جز اين نشناختم كه به خدا دانايى و در اُمّ الكتاب، بلندمنزلت و حكيم هستى، و خداوند، در درون جانت، بزرگ است. سوگند به خدا، از روى ناآگاهى در كنارت نجنگيدم ؛ بلكه از امّ سلمه ، همسر پيامبر صلى الله عليه و آله شنيدم كه مى گفت : از پيامبر خدا شنيدم كه مى فرمود : «هر كس كه من مولاى اويم، على مولاى اوست . خداوندا! دوستدار على را دوست بدار و دشمن على را دشمن بدار. يارى كننده على را يارى كن و تنها گذارنده على را تنها بگذار». سوگند به خدا، بد داشتم كه تو را بى ياور بگذارم و خدا، مرا بى ياور بگذارد. ۳

1.تنبيه الخواطر : ج۲ ص۱۴ .

2.الصواعق المحرقة : ص۱۳۲ .

3.الإمام الصادق عليه السلام : لَمّا صُرِعَ زَيدُ بنُ صوحانَ ـ رَحمَةُ اللّه ِ عَلَيهِ ـ يَومَ الجَمَلِ ، جاءَ أميرُ المُؤمِنينَ عليه السلام حَتّى جَلَسَ عِندَ رَأسِهِ فَقالَ : رَحِمَكَ اللّه ُ يا زَيدُ ، قَد كُنتَ خَفيفَ المَؤونَةِ عَظيمَ المَعونَةِ . قالَ : فَرَفَعَ زَيدٌ رَأسَهُ إلَيهِ وقالَ : وأنتَ فَجَزاكَ اللّه ُ خَيرا يا أميرَ المُؤمِنينَ ، فَوَاللّه ِ ما عَلِمتُكَ إلّا بِاللّه ِ عَليما ، وفي اُمِّ الِكتابِ عَلِيّا حَكيما ، وأنَّ اللّه َ في صَدرِكَ لَعَظيمٌ . وَاللّه ِ ما قاتَلتُ مَعَكَ عَلى جَهالَةٍ ، ولكِنّي سَمِعتُ اُمَّ سَلَمَةَ زَوجَ النَّبِيِّ صلى الله عليه و آله تَقولُ : سَمِعتُ رَسولَ اللّه ِ صلى الله عليه و آله يَقولُ : «مَن كُنتُ مَولاهُ فَعَلِيٌّ مَولاهُ ، اللّهُمَّ والِ مَن والاهُ ، وعادِ مَن عاداهُ ، وَانصُر مَن نَصَرَهُ ، وَاخذُل مَن خَذَلَهُ» فَكَرِهتُ وَاللّه ِ أن أخذُلَكَ فَيَخذُلَنِيَ اللّه ُ (رجال الكشّى : ج۱ ص۲۸۴ ش۱۱۹) .

  • نام منبع :
    گزيده دانش نامه اميرالمؤمنين عليه السلام
    سایر پدیدآورندگان :
    غلامعلی، مهدی
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1388
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 189961
صفحه از 896
پرینت  ارسال به