پاسخ داد : گواهى مى دهم كه او از بسيارْ ياد كنندگانِ خداوند متعال بود؛ از فرمان دهندگان به حق، قيام كنندگان به قسط، و گذشت كنندگان از مردم بود.
پرسيد : درباره عثمان چه مى گويى؟
گفت : او نخستين كسى بود كه درهاى ستمگرى را گشود و درهاى حق را بست.
معاويه گفت : خود را كشتى!
[ عبد الرحمان] در پاسخ گفت : بلكه تو را كُشتم. در حالى كه قبيله ربيعه، در وادى نيست (يعنى [ كسى نيست ]كه وى را شفاعت كند).
معاويه او را به سوى زياد فرستاد و به او فرمان داد كه وى را به بدترين شكل ، بكُشد . زياد هم او را زنده به گور كرد . ۱
۶۸۸.رجال الكشى :از قنبر پرسيده شد : مولايت كيست؟
گفت : من غلام كسى هستم كه به دو شمشير، مى جنگيد و به دو نيزه، ضربه مى زد، به دو قبله نماز گزارْد، دو مهاجرت به جاى آورد، و لحظه اى به خدا كفر نورزيد.
من غلامِ آنم كه شايسته ترينِ مؤمنان است و وارثِ پيامبران، و بهترينِ وصى ها، و بزرگِ مسلمانان، فرمانده مؤمنان، و نورِ مجاهدان، و رئيس اشكريزان، و زينتِ عبادت كنندگان، و چراغِ گذشتگان، نورِ نمازگزاران، و برترينِ پارسايان، و زبانِ پيامبر خداوند جهانيان، و نخستين مؤمن از آل ياسين .
[ غلامِ ] آن [ كسى هستم] كه به وسيله جبرئيل امينْ تأييد شده، و توسط ميكائيل متينْ يارى شده، و در بين همه آسمانيانْ ستايش شده است؛ [ او كه ]سرور مسلمانان و پيشتازان، و كشنده پيمان شكنان و تجاوزكاران، و مدافع حريم مسلمانان، و جنگ كننده با دشمنان كينه توز، و خاموش كننده آتش آتش افروزان بود ، و با افتخارترين قرشى اى كه گام بر زمين نهاد ، و نخستين كسى كه [در راه حق] به پيكار برخاست و دعوت الهى را پاسخ گفت ، امير مؤمنان است و وصىّ پيامبر خدا در بين جهانيان،