خوانْد و سقّايان با او حركت كردند . آنها ترديد نداشتند كه او نيز مانند كسانى كه پيش از او رفته بودند ، باز مى گردد ؛ امّا على عليه السلام با مشك ها حركت كرد و وارد سنگلاخ شد و آب برداشت و شادمان و هلهله كنان به سوى پيامبر صلى الله عليه و آله آمد . پيامبر صلى الله عليه و آله تكبير گفت و براى او دعاى خير كرد . ۱
۲۹.صحيح البخارىـ به نقل از براء بن عازب ـ: چون پيامبر خدا با اهل حديبيه صلح كرد ، على عليه السلام صلح نامه اى ميان آنان نوشت و چنين نوشت : «محمّد ، پيامبر خدا» .
مشركان گفتند : منويس : «محمّد ، پيامبر خدا» . اگر تو پيامبر بودى كه با تو نمى جنگيديم!
پيامبر صلى الله عليه و آله به على عليه السلام فرمود : «آن را محو كن!» .
على عليه السلام گفت : مرا ياراى محو كردن آن نيست .
پس پيامبر خدا ، آن را با دست خود ، محو كرد . ۲