723
گزيده دانش نامه اميرالمؤمنين عليه السلام

فيزيك و زمين شناسى داشت كه هنوز هم به رغم پيشرفت و گسترش دانش ، همچنان نو و تازه به شمار مى آيند.
كسى كه تنها اندكى از بقاياى دانشش و گوشه اى از معرفتش اين باشد ، چگونه مى توان به همه ابعاد دانش او آگاهى يافت؟
آيا اصولاً مى توان به همه جنبه هاى دانش و زواياى علم كسى وقوف كامل پيدا كرد كه با قامتى استوار و ثابت مى ايستد و با صلابت و استوارى تمام ، بانگ مى زند : «سلونى قبل أن تفقدونى ؛ پيش از آن كه مرا از دست بدهيد ، از من بپرسيد» و هرگز هم از هيچ پاسخى درنماند؟ تاريخ ، همانند اين پديده را به خود نديده است و انسان ، در درازاى تاريخ گذشته و حال خود ، چنين گفته اى را از كسى سراغ ندارد.
پرده ابهام ، همواره دانش امام على عليه السلام را فرا گرفته است و جاى شگفتى نيست ؛ چرا كه پيامبر خدا صلى الله عليه و آله در حقّ او مى گويد : «كسى خداوند را آن گونه كه شايسته است ، نشناخت ، جز من و تو ، و كسى تو را چنان كه سزاوار آنى نشناخت ، جز خدا و من».
قلم ، در مى ماند و واژه ها به پايان مى رسند و براى انسان ـ هر چه قدر هم كه توان داشته باشد ـ ، چاره اى جز اعتراف به ناتوانى در برابر اين پديده شگفت ، نمى مانَد.


گزيده دانش نامه اميرالمؤمنين عليه السلام
722

حالى كه او گنجينه دار دانش پيامبر صلى الله عليه و آله و همه پيامبران است؟
قلم ، چگونه مى تواند پابه پاى دانش امام عليه السلام پيش برود ، در حالى كه دانش او ، همه دانش هاى قرآنى و معارف دينى و مرگ و ميرها و حوادث را در بر مى گيرد؟ صاحب اين دانش ، به گذشته و حال ، چنان مى نگريست كه گويى به اشخاص پيش روى خود نگاه مى كند . همه چيز ، همانند خورشيد در وسط آسمان ، برايش روشن و آشكار بود.
تمامى «علم الكتاب» ـ بر اساس تصريح روايات ـ ، نزد امام على عليه السلام بود ، در حالى كه در نزد آصف بن برخيا جز اندكى از آن نبود و او با اين وصف ، مى توانست تخت بلقيس را در يك پلك به هم زدن ، از فاصله اى دوردست ، نزد سليمان ، حاضر كند . پس شايسته است با روشن دلى و بصيرت و انديشه ، در علم آصف (علمٌ مِنَ الكتاب) و علم امام عليه السلام (علم الكتاب) دقت كنيم تا تفاوت آن دو را دريابيم . در اين صورت ، كلمات ، واژه ها ، برگ ها و قلم ها ـ هر چند توانمند باشند ـ چگونه ياراى بيان دانش امام على عليه السلام را دارند؟ يا حتّى چگونه مى تواند به ابعاد آن ، اشاره اى كنند؟
دانش امام عليه السلام چنان گستره اى دارد كه اگر پرتوى از آن ، چهره بنمايد ، خردها را مبهوت و حيران مى سازد و جان ها را واله مى گرداند و لرزه بر اندام ها مى افكند . امام ، خود ، آن را چنين توصيف مى كند : «در دانشى فرو رفته ام كه از شما پنهان است و اگر آنها را آشكار كنم ، لرزان و پريشان مى شويد ، آن چنان كه ريسمانى در ژرفاى چاهى عميق مى لرزد».
بيش از چهارده قرن پيش ، پرتوهايى از دانش آن سرچشمه معرفت و گنجينه علم ، تابيدن گرفت كه در واقع ، پاسخى به نيازهاى آن زمان و مناسبت هاى پيش آمده بود ـ و نه درصدد بيان كامل حقايق ـ ، و همان ، روزنه هايى از علم به آغاز آفرينش و پيدايش هستى و خلقت فرشتگان و آسمان ها و زمين ها و حيوانات را باز كرد و اُفق هاى قابل توجّهى را درباره جامعه ، روان شناسى ، تاريخ و ادبيات گشود و حتّى اشاره هايى به

  • نام منبع :
    گزيده دانش نامه اميرالمؤمنين عليه السلام
    سایر پدیدآورندگان :
    غلامعلی، مهدی
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1388
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 193737
صفحه از 896
پرینت  ارسال به