79
گزيده دانش نامه اميرالمؤمنين عليه السلام

امّت در آنها با وى شريك نيست. 1
اكنون ، بر اساس وقايع تاريخى و آنچه آورديم ، جلوه هاى والاى على عليه السلام را در اين نبرد ، بدين گونه برمى شمريم :
1 . پرچمدارى مهاجران ؛
2 . حضور شكوهمند در اوج نبرد و در هنگامه هجوم بى امان دشمن ، و دفع خطر از جان پيامبر خدا در لحظاتى كه بسيارى گريخته بودند ؛
3 . كشتن ابو جرول ، كه موجب فروپاشى سپاه هوازن شد ؛
4 . كشتن چهل نفر از رزم آوران هوازن ؛
5 . فرماندهى گروهى كه براى از بين بردن بت هاى منطقه بسيج شده بودند ؛
6 . هماوردى با «شهاب» از قبيله «خَثعَم» كه هيچ كس از مسلمانان ، هماورد جويى او را در ميدان نبرد ، پاسخ نگفت و على عليه السلام او را از پاى درآورد ؛
7 . كشتن «نافع» كه تسليم شدن بسيارى را در پى داشت.

۳۶.الإرشاد:مردى از هوازن ، سوار بر شتر سرخ مويش پيش آمد . در دستش پرچم سياهى آويخته بر سر نيزه بلندى داشت و پيشاپيش دشمن مى آمد و چون به مسلمانان دست مى يافت ، كار آنها را مى ساخت و چون از جلويش مى گريختند ، پرچم را براى مشركانى كه پشت سرش بودند ، مى افراشت و آنان به دنبالش مى آمدند ، و رَجَز مى خواند و مى گفت :


من ابو جرولم! استوار ايستاده امتا اين قوم را شكست دهيم يا شكست بخوريم .
پس امير مؤمنان ، آهنگ او كرد و ضربتى بر پشت شترش زد و او را به خاك افكند

1.الإرشاد : ج ۱ ص ۱۴۹ .


گزيده دانش نامه اميرالمؤمنين عليه السلام
78

استهزا گفت : «مسلمانان تا لب دريا خواهند دويد!» . 1
در اين هنگامه دشوار ، تعدادى اندك (حدود ده نفر) در كنار پيامبر خدا ماندند و دفاع از آن بزرگوار را به جان خريدند كه على عليه السلام از آنان بود و پروانه وار بر گِرد شمع وجود پيامبر خدا مى گشت و كسانى را كه قصد جان پيامبر خدا را كرده بودند ، فرارى مى داد .
پيامبر صلى الله عليه و آله با ندايى بلند در اوج دشوارى ها و شكست ها فرياد زد :
اى ياران خدا و ياران پيامبرش! من بنده خدا و پيامبر او هستم.
و آن گاه ، استرش را به سوى دشمن راند . يارانِ همراه آن بزرگوار نيز در كنار وى حركت كردند و عبّاس ، عموى پيامبر خدا ، به فرمان وى با فريادى بلند ، مسلمانان را به يارى فراخواند و بدين سان ، لشكر اسلام ، دوباره سامان يافت . 2
استوارْ گامى و نبرد بى امان على عليه السلام در اين جنگ نيز چشمگير بود . آن بزرگوار ، چهل نفر از هوازن را كشت كه يكى از آنان ، ابو جرول ، از دلاوران هوازن بود و مرگ او مقدّمه فروپاشى سپاه هوازن شد .
پيامبر صلى الله عليه و آله ، فراريان را تعقيب كرد و دژ آنان را در طائف ، محاصره كرد . در اين محاصره ، على عليه السلام با نافع بن غيلان جنگيد و او را از پاى درآورد . چون نافع كشته شد ، گروهى از مشركان فرار كردند و برخى اسلام آوردند .
افزون بر اين ، على عليه السلام در هنگام محاصره دژ ، مأموريت يافت تا بت هاى اطراف طائف را نابود كند كه اين مأموريت را نيز به گونه اى شايسته انجام داد . شيخ مفيد رحمه الله ، درباره حضور مؤثّر على عليه السلام در اين نبرد ، نوشته است :
به فضيلت هاى امير مؤمنان در اين پيكار بنگر و در حقيقت آن ، تأمّل و انديشه كن. مى يابى كه در اين [ پيكار] ، به همه فضيلت ها دست يافت و هيچ كس از

1.تاريخ الطبرى : ج ۳ ص ۷۴.

2.تاريخ الطبرى : ج ۳ ص ۷۵ .

  • نام منبع :
    گزيده دانش نامه اميرالمؤمنين عليه السلام
    سایر پدیدآورندگان :
    غلامعلی، مهدی
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1388
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 190244
صفحه از 896
پرینت  ارسال به