شكم گُنده بر شما چيره خواهد گشت ؛ هر چه بيابد ، مى خورد و هر چه نيابد ، مى خواهد . او را بكشيد و [ البته] هرگز او را نخواهيد كشت!
بدانيد كه او شما را به دشنام گفتن به من و بيزارى جستن از من ، فرمان خواهد داد . امّا دشنام گفتن ، مرا دشنام بگوييد ، كه براى من موجب تزكيه و براى شما [مايه ]نجات خواهد بود . و امّا بيزارى جستن ، از من بيزارى مجوييد ، كه من بر فطرت به دنيا آمدم و به ايمان و هجرت ، [ بر همه شما] سبقت جستم . ۱
۹۱۹.المناقب ، ابن شهر آشوب :طبق آنچه نزد اهل علم ، ثابت شده است ، ريشه دشنام گفتن به وى اين است كه معاويه فرمان داد تا او را بر منبرها لعن كنند .
ابن عبّاس در اين باره با معاويه حرف زد .
معاويه گفت : هرگز! اين مربوط به دين است(!) و نمى شود آن را ترك كرد . آيا او نسبت به پيامبر خدا ، متقلّب و نسبت به ابو بكر ، بدگو و نسبت به عُمَر ، سرزنشگر و نسبت به عثمان ، خواركننده نبود؟!
ابن عبّاس گفت : آيا على را بر منبرها دشنام مى گويى ، در حالى كه وى آنها (منبرها)را با شمشير خود بر افراشت؟
معاويه گفت : اين كار را رها نخواهم كرد تا بزرگ ترها با آن بميرند و كوچك ترها با آن ، بزرگ شوند . ۲
۹۲۰.المناقب ، ابن مغازلىـ به نقل از ابو معاويه (هُشَيم بن بشير واسطى) ـ: در روزگار بنى اميّه ، سخنرانانِ شام را در واسط ۳ ديدم.هر گاه كسى از مردمِ آن جا مى مُرد، سخنرانشان
1.الإمام عليّ عليه السلام ـ في وَصفِ مُعاوِيَةَ ـ : أما إنَّهُ سَيَظهَرُ عَلَيكُم بَعدي رَجُلٌ رَحبُ البُلعومِ ، مُندَحِقُ البَطنِ ، يَأكُلُ ما يَجِدُ ، ويَطلُبُ ما لا يَجِدُ ، فَاقتُلوهُ ، ولَن تَقتُلوهُ ! ألا وإنَّهُ سَيَأمُرُكُم بِسَبّي ، وَالبَراءَةِ مِنّي ! فَأَمَّا السَّبُّ فَسُبّوني ؛ فَإِنَّهُ لي زَكاةٌ ، ولَكُم نَجاةٌ ، وأمَّا البرَاءَةُ فَلا تَتَبَرَّؤوا مِنّي ؛ فَإِنّي وُلِدتُ عَلَى الفِطرَةِ ، وسَبَقتُ إلَى الإيمانِ وَالهِجرَةِ (نهج البلاغة : خطبه ۵۷) .
2.المناقب ، ابن شهر آشوب : ج۳ ص۲۲۲ .
3.واسِط ، شهرى است كه حَجّاج ، آن را بنيان گذاشت و آن بين بصره و كوفه قرار دارد و از هر كدام ، پنجاه فرسنگْ فاصله دارد (معجم البلدان : ج ۵ ص ۳۴۷) .