805
گزيده دانش نامه اميرالمؤمنين عليه السلام

سخنى درباره ناكام ماندن دشمنان امام عليه السلام

ابن ابى الحديد مى گويد : استاد ما ، ابو جعفر اِسكافى گفت : اگر چيرگى جهل و تقليد بر مردم نبود ، ما هيچ نيازى به پاسخگويى به استدلال هاى پيروان عثمان نداشتيم ؛ امّا چه مى توان كرد كه در آن روزگار ، قدرت ، نفوذ كلام ، و غلبه فرمانِ بزرگان و علما و اُمرا ، تأثير فراوانى بر مردم داشت .
نيز همگانْ مطّلع بودند كه پاداش و منزلت ، از آنِ كسانى است كه در فضيلتِ ابو بكر ، اخبار و احاديث ، نقل كنند و همگان ديدند كه محدّثان (به خاطر دستيابى به دنيا) چگونه حديث هاى بسيار ساختند .
اين همه ، مورد اهتمام بنى اميّه بود . بنى اميّه در طول حاكميّتشان ، پيوسته تلاش نمودند تا ياد على عليه السلام و فرزندانش را به فراموشى سپرده ، نور ايشان را خاموش نموده ، برترى ها و بزرگوارى ها و سوابق ايشان (در اسلام) را كتمان كنند .
بنى اميّه ، [ خطيبان و سخنرانان را] وادار نمودند كه على عليه السلام و فرزندانش را بر منبرها ناسزا و دشنام بگويند و مورد لعن قرار دهند .
پس ، پيوسته ، شمشيرها از خون ايشان ، سرخ فام و عدد ايشان كم و دشمنان ايشان فراوان بود .
اين گونه بود كه على عليه السلام و فرزندانش ، همواره كشته و اسير و يا در تبعيد و در فرار بودند و عمْر را پيوسته خوار ، محروم ، ترسان و در انتظار مى گذرانيدند ، تا جايى كه اگر شخصى فقيه ، محدّث ، قاضى و يا متكلّم نيز چيزى از فضايل ايشان را بازگو مى كرد ، با شديدترين توبيخ ها و سخت ترين مجازات ها تهديد مى شد و اجازه داده


گزيده دانش نامه اميرالمؤمنين عليه السلام
804

آن گاه گفت : خداوندا! از تو عليه امّت خويش يارى مى خواهيم ؛ چرا كه كوفيان ، عليه ما شهادت دادند و شاميان ، ما را مى كُشند .
سوگند به خدا ، اگر مرا در اين جا بكشيد ، [ بايد ]بدانيد كه من اوّلين جنگاور مسلمانى خواهم بود كه در وادى شام ، كشته مى شود و نخستين مرد مسلمانى خواهم بود كه سگ هاى شام (معاويه و يارانش) بر او پارس كرده اند . هُدبَة بن فيّاض ، با شمشير به سويش رفت . بدن حجر به لرزه افتاد . هدبه گفت : ولى نه! مى پنداشتى كه از مرگ نمى ترسى! من تو را رها مى كنم ، تو هم از مولايت بيزارى بجوى .
حجر گفت : چگونه نترسم ، در حالى كه قبرى كنده شده ، كفنى پهن گشته و شمشيرى آخته مى بينم ؟ سوگند به خدا كه من ، اگر از كشته شدن هم بترسم ، هرگز چيزى را نخواهم گفت كه پروردگارم را خشمگين سازد .
آن گاه ، هدبه او را كشت و [بقيه] آنان را يكى يكى كشتند تا آن كه همه شش نفر را كشتند . ۱

1.تاريخ الطبرى : ج۵ ص۲۷۵ .

  • نام منبع :
    گزيده دانش نامه اميرالمؤمنين عليه السلام
    سایر پدیدآورندگان :
    غلامعلی، مهدی
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1388
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 189224
صفحه از 896
پرینت  ارسال به