85
گزيده دانش نامه اميرالمؤمنين عليه السلام

پيامبر صلى الله عليه و آله نازل شد و گفت : خداوند بر تو درود مى فرستد و مى گويد : «از جانب تو ، جز خودت يا مردى از [خاندان] تو [ پيام را ]نمى رسانَد» .
پيامبر خدا ، على عليه السلام را خواست و به او فرمود : «بر عَضباء ، شتر من ، سوار شو و به ابو بكر برس و [ آيه هاى ]برائت را از دست او بگير و آنها را به مكّه برسان و پيمان مشركان را به پيش خودشان بينداز و ابو بكر را مخيّر كن كه يا در ركاب تو بيايد يا به سوى من بازگردد» .
امير مؤمنان بر «عَضباء» ، شتر پيامبر خدا ، سوار شد و رفت تا به ابو بكر رسيد . چون ابو بكر ، على عليه السلام را ديد ، هراسان شد و به پيشبازش آمد و گفت : اى ابو الحسن! براى چه آمده اى؟ آيا همراه من مى آيى يا به منظور ديگرى آمده اى؟
امير مؤمنان به او فرمود : «پيامبر خدا به من فرمان داده است كه به تو برسم و آيه هاى برائت را از تو بگيرم و با آنها ، پيمان مشركان را به پيش خودشان بيفكنم و به من فرمان داده كه تو را مخيّر كنم كه يا با من بيايى و يا به سوى او بازگردى» .
ابو بكر گفت : به سوى او باز مى گردم . به سوى پيامبر صلى الله عليه و آله بازگشت و چون بر او وارد شد ، گفت : اى پيامبر خدا ! تو مرا براى كارى شايسته ديدى كه بدان ، گردن ها به سويم كشيده شد و چون به سوى آن رو كردم ، مرا از آن بازگرداندى . براى چه ؟ آيا [آيه اى از ]قرآن درباره من نازل شده است ؟
پيامبر صلى الله عليه و آله فرمود : «نه ؛ امّا جبرئيل امين از سوى خداوند عز و جل به نزد من آمد و اين گونه گفت: از جانب تو ، جز خودت يا مردى از خاندانت [ پيام را ]نمى رسانَد و على از من است و جز على از جانب من ابلاغ نمى كند» . ۱

۴۰.تاريخ دمشقـ به نقل از ابن عبّاس ـ: در حالى كه با عمر بن خطّاب در يكى از كوچه هاى مدينه ، دست در دست هم مى رفتيم ، به من گفت : اى ابن عبّاس ! من

1.الإرشاد : ج۱ ص۶۵ .


گزيده دانش نامه اميرالمؤمنين عليه السلام
84

شكست و به سوى پيامبر خدا ـ كه طائف را در محاصره داشت ـ بازگشت . چون پيامبر صلى الله عليه و آله او را ديد ، براى پيروزى اش تكبير گفت و دستش را گرفت و با او مدّت زيادى در خلوت به نجوا پرداخت . ۱

ب ـ اعلان برائت از مشركان

آيه هاى برائت و اعلام انزجار از شرك و بت پرستى و لزوم پيراستن سرزمين وحى از جلوه هاى شرك ، يكى از شكوهمندترين فصول تاريخ اسلام است . در هنگامه برگزارى حجّ سال نهم هجرى ، آيات برائت نازل مى شود و ابو بكر مأمور مى شود كه آن آيات را به ضميمه قطع نامه اى چهار مادّه اى در اجتماع عظيم حج گزاران ، بر مردم بخواند .
ابو بكر ، راهى مكّه شد ؛ امّا اندكى نرفته بود كه پيك الهى فرا رسيد و چنين ابلاغ كرد :
[ پيام را] از جانب تو ، جز خودت يا مردى از [ خاندان] تو نمى رسانَد.
پيامبر خدا ، على عليه السلام را فرا خواند و جريان را باز گفت و مَركب ويژه خود را در اختيارش نهاد و دستور داد كه به سرعت ، مدينه را ترك كند و آيات [سوره برائت] را از ابو بكر بگيرد و روز دهم ذى حجّه ، در اجتماع عظيم مردم ، بر آنان بخواند .
چنين شد و يكى ديگر از عظمت هاى على عليه السلام رقم خورد و همبَرى و همسانى على عليه السلام با پيامبر خدا در پيش ديد عصرها و نسل ها نهاده شد . ۲

۳۹.الإرشاد:در ماجراى برائت آمده است كه پيامبر صلى الله عليه و آله ، آن (آيه هاى برائت) را به ابو بكر داد تا با آن ، پيمان با مشركان را به كنار افكند . هنوز دور نشده بود كه جبرئيل عليه السلام بر

1.الإرشاد : ج۱ ص۱۵۲ .

2.ر . ك : الغدير : ج ۶ ص ۳۳۸ـ۳۵۰ ؛ مؤلّف ، طريق هاى گوناگون اين حديث را جمع آورى كرده و آن را «متواتر معنوى» دانسته است .

  • نام منبع :
    گزيده دانش نامه اميرالمؤمنين عليه السلام
    سایر پدیدآورندگان :
    غلامعلی، مهدی
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1388
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 189002
صفحه از 896
پرینت  ارسال به