87
گزيده دانش نامه اميرالمؤمنين عليه السلام

پيامبر صلى الله عليه و آله ، قضاوت در يمن را نيز به عهده على عليه السلام نهاد و براى استوارى در آن دعايش كرد . منابع تاريخى ، نمونه هايى از اين قضاوت ها را گزارش كرده اند .
اكنون اين سؤال مى تواند چهره بنمايد كه همه اين وقايع در يك سفر براى على عليه السلام رخ داده است يا در چند سفر ؟ ابن سعد به دو سفر على عليه السلام تصريح مى كند . افزون بر اين ، چگونگى گزارش هاى درگيرى با قبيله مَذحِج نيز مستقل بودن آن «سريّه» را نشان مى دهد .

۴۱.امام على عليه السلام :پيامبر خدا ، مرا به يمن فرستاد و به من فرمود : «اى على ! با كسى مجنگ تا آن كه او را دعوت كنى و به خدا قسم ، اگر خداوند به دست تو كسى را هدايت كند ، برايت از آنچه خورشيد بر آن مى تابد ، بهتر است و تو بر او ولايت دارى ، اى على!» . ۱

1.الإمام عليّ عليه السلام : بَعَثَني رَسولُ اللّه ِ صلى الله عليه و آله إلَى اليَمَنِ وقالَ لي : يا عَلِيُّ ، لا تُقاتِلَنَّ أحَدا حَتّى تَدعوَهُ ، وَايمُ اللّه ِ لَأَن يَهدِيَ اللّه ُ عَلى يَدَيكَ رَجُلاً خَيرٌ لَكَ مِمّا طَلَعَت عَلَيهِ الشَّمسُ وغَرَبَت ! ولَكَ وَلاؤُهُ يا عَلِيُّ (الكافى : ج ۵ ص ۲۸ ح ۴) .


گزيده دانش نامه اميرالمؤمنين عليه السلام
86

رفيقت را مظلوم مى دانم . گفتم : اى امير مؤمنان ! پس حقّ غصب شده اش را به او بازگردان!
دستش را از دستم بيرون كشيد و از من دور شد و زير لب زمزمه اى كرد .
سپس ايستاد تا به او رسيدم . به من گفت : اى ابن عبّاس ! اين گونه مى بينم كه مردم ، رفيقت را كوچك شمردند .
گفتم : به خدا سوگند ، پيامبر خدا ، او را كوچك نشمرد ، آن گاه كه او را فرستاد و به او فرمان داد كه [ آيه هاى ]برائت را از ابو بكر بگيرد و بر مردم بخواند!
عمر ، ساكت شد . ۱

ج ـ مأموريت به سوى يمن

پيامبر خدا ، پس از فتح مكّه و پيروزى بر قبيله هاى اطراف آن در نبرد حنين ، به گسترش دعوتش پرداخت و از جمله ، معاذ بن جبل را به يمن گسيل داشت . او در حلّ برخى از مسائل درماند و بازگشت . سپس خالد بن وليد را فرستاد ؛ ولى او هم كارى از پيش نبرد و پس از شش ماه اقامت ، توفيقى به دست نياورد . آن گاه پيامبر خدا ، على عليه السلام را فرا خواند و او را همراه با نامه اى به آن سو فرستاد .
على عليه السلام با بيانى رسا و گفتارى مؤثّر ، نامه را بر مردم فروخواند و آنان را به توحيد ، دعوت كرد . پس قبيله «هَمْدانْ» اسلام آورد . على عليه السلام خبر اسلام آوردن آنان را به پيامبر خدا گزارش داد . پيامبر صلى الله عليه و آله ، شادمان شد و همْدانيان را دعا كرد .
در گزارش هاى ديگر از درگيرى على عليه السلام با قبيله «مَذحِج» سخن رفته است كه امام عليه السلام به سرزمين آنان درآمد و ايشان را به اسلام ، دعوت نمود و چون نپذيرفتند و جنگ را در پيش گرفتند ، با آنان جنگيد و پس از فرارى دادن آنان ، دوباره به اسلام ، دعوتشان كرد و غنايم نبرد را گِرد آورد و به ضميمه صدقات نجران در موسم حج به پيامبر صلى الله عليه و آله ملحق شد .

1.تاريخ دمشق : ج ۴۲ ص ۳۴۹ .

  • نام منبع :
    گزيده دانش نامه اميرالمؤمنين عليه السلام
    سایر پدیدآورندگان :
    غلامعلی، مهدی
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1388
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 189421
صفحه از 896
پرینت  ارسال به