مباني فقه الحديثي شيخ بهايي - صفحه 18

امّا به نظر مي‌رسد که جامع‌ترين و علمي‌ترين تعريف، تعريفي است که از سوي عبدالهادي مسعودي ارائه شده:
هو، العلم الذي يبحث عن متن الحديث، ويقرّبنا إلي المقصود الاصلي لقائل الحديث، من خلال عرض الاسس والسير المنطقي لفهمه؛ دانشي که به بررسي متن حديث مي‌پردازد، و با ارائه مباني و سير منطقي فهم آن، ما را به مقصود اصلي گوينده حديث نزديک مي‌گرداند ( الاسس الحديثية و الرجالية عند العلامه الشيخ محمد تقي المجلسي: ص 198).
تعريف برگزيده: «هو، علم يبحث فيه عن القواعد التي ينتهي إلي فهم المقصود الاصلي، لقائل الحديث منه»؛ دانشي است که به بررسي قواعدي مي‌پردازد که منجر به فهم مقصود اصلي گوينده حديث، از حديث مي‌شود. البته آنچه که بايد مورد توجه داشت، تفاوت فقه الحديث و مباني آن است؛ چرا که با رعايت مباني متقن، مي‌توان به فقه صحيح از حديث دست يافت. با عنايت به اين تفاوت، مي‌توان براي هر يک از آنها، تعريفي جامع و مانع ارائه کرد. تعريف برگزيده اين مقاله، در حقيقت، تعريف علم اصول فقه الحديث يا مباني فهم حديث مي‌باشد.

شيخ بهايي( و الحديقة الهلالية

محمّد بن عزالدين حسين بن عبدالصمد هَمداني جبعي عاملي، از فقها و علما و حکماء و ادباء و فلاسفه و متکلمين و اصوليين و محدثين و مفسرين و منطقيين و رياضيدانان و منجمين بزرگ اسلام است، که در رديف اول از نوابغ و نوادر جهان اسلام و تشيّع، بلکه بشريّت است.
دانشمندان، او را با القابى چون: شيخ الفقهاء، استاد الحکماء، رئيس الادباء، علامة الدهر، فهّامة العصر، شيخ الاسلام والمسلمين، استاد الکل فى الکل و... ستوده اند.
اين عالم بلند آوازه، متولد 953 هجري، و متوفى 1030 هجري مى باشد. سفرهاى علمى، اساتيد، شاگردان و آثار مکتوب و غير مکتوب به جا مانده از او، نشان دهنده مهارت کاملش در علوم عقلى و نقلى مى باشد. با بررسى آثار متکوب او، مى توان او را صاحب نظر و داراى سبک در انواع علوم حديث دانست، آثارى مانند: حاشيه بر من لا يحضره الفقيه، حدائق الصالحين فى شرح صحيفة سيد الساجدين، حاشيه بر خلاصة الاقوال، حاشيه بر فهرست شيخ منتجب الدين، الحبل المتين فى احکام الدين، حاشيه بر رجال نجاشى، دراية الحديث (الوجيزه)، شرح الاربعين.
از طرف ديگر، شيخ بهايى، گذشته از آثار قابل توجه اش در علوم ديگر، کتابهاى متعددى نيز در زمينه علوم نجوم و هيأت و رياضى دارد، که نشان دهنده تسلط کاملش بر اين علم است، آثارى مانند: الاسطرلاب، تشريح الافلاک، رسالة فى حل اَشکالى عطارد و القمر، شرح بر شرح چغمينى، رسالة فى نسبة اعظم الجبال الى قطر الارض.

صفحه از 36