مباني فقه الحديثي شيخ بهايي - صفحه 24

7. توجه به جوهر معنايى: مانند صفحه 126 «واژه الشهر، مأخوذ من الشهرة. يقال: شهرت الشى شهراً؛ أى اظهرته وکشفته وشهرت السيف أخر حبة من الغلاف» و صفحه 96 «واژه السلطان، مصدر بمعنى الغلبه والتسلط، وقد يجى ء بمعنى الحجة والدليل، لتسلطه على القلب واخذه بعنانه».
8. ذکر مفرد يا جمع: مانند صفحه 96 «الظُلَم، جمع ظُلمة، ويُجمع على ظُلُمات ايضاً» و صفحه 96 «البُهَم، جمع بُهْمَة».
9. توجه به وجه تسميه، براساس لغت: مانند وجه تسميه هلال در صفحه 66، و قمر و بدر در صفحات 66 و 67، و محاق در صفحه 129، و فلک در صفحه 86، که به عنوان نمونه، در مورد فلک چنين گفته: «الفلک، مجرى الکواکب، سُمّى به، تشبيهاً بفلکه المغزل (گردى دوک ريسندگى)، فى الاستدارة والدوران».

2ـ 1ـ 1. نقش صرف در فهم مفردات :

علم صرف، علم شناخت نوع کلمه و تصريفات و تغييرات کلمه است؛ اينکه چه تغييرى در چه کلمه اى اتفاق مى افتد، و چه تغييرى باعث ايجاد چه معنايى مى شود، در حيطه علم صرف بررسى مى شود. براى نشان دادن بهره هاى شيخ بهايى از اين علم، به ذکر چند نمونه مى پردازيم.
1. مى دانيم که يکى از تصريفات اسم، جمع بسته شدن آن است. از اقسام جمع، جمع مذکر سالم که با (ون) يا (ين) انجام مى شود، مخصوص غير عقلاء است. ايشان، با استفاده از اين قاعده که مى گويد: «إن الواو و النون لا تستعمل حقيقةً لغير العقلاء»، در پى نفى استبعاد نظريه حيات افلاک بر مى آيند (همان : ص92).
2. افعال ابواب ثلاثى مزيد، داراى معانى متفاوتى هستند، و چه بسا هر فعل، داراى چند معنا باشد. به عنوان نمونه، در صفحه 100، ذيل فقره «نوّر ربک الظُلم»، با توجه به دو قرينه «مذهب حکما و يا قدما»، باب تفعيل دو گونه معنا مى شود، يکبار آنگاه که طبق نظر اکثر حکما و سلطان المحققين، نور، عَرَض قائم به جسم باشد، نوّر، بهمعنى «بيّضت الشى؛ أى صيرته متصفاً بالبياض» مى باشد، و در مرتبه ديگر، اگر طبق مذهب قدماء، نوّر، خود جسم باشد که «من انّه اجسامٌ صغارٌ شفافةُ، تنعضل عن المضى ء، وتتصل بالمستضى ء» است، در اين صورت، نوّر، بهمعنى «صيرته ذا نور» مى باشد، مانند لبّنته، که بهمعنى صيّرته ذا لبن مى باشد.
3. تعيين نوع برخى واژه ها؛ مانند صفحه 81 «الخلق، فى الاصل مصدرٌ...، ثم استعمل بمعنى الخلق» و «الدائب، اسم فاعل من دأَبَ».

2ـ 1. فهم ترکيبات

1ـ 2ـ 1. نقش اعراب :

علم نحو، گذشته از اعراب کلمات، رابطه بين دو کلمه را نيز مشخصى مى کند. کلمات، در دعاى کوتاهى مانند اين دعاى شريف، از جهت اعراب، چندان مورد نزاع نيستند، اما با دقت در روابط بين

صفحه از 36