مباني فقه الحديثي شيخ بهايي - صفحه 29

مي‌فرمايد: «أنّ مثل هذا، کثيرٌ في کلام ائمتنا سلام الله عليهم»، و به عنوان نمونه، دعايي از امام کاظم( در سجده شکر را نقل مي‌کنند، و در ادامه، براي اينکه اين کار به کامل‌ترين صورت انجام گرفته باشد، و فقط به ذکر روايات ائمه نپرداخته باشد، روايتي از پيامبر( را نيز در همين راستا ذکر مي‌کند، که فرموده‌اند: «إني استغفر الله واتوب اليه في اليوم، اکثر من سبعين مرّة».

4. بهرهگيري از دستاوردهاي بشري

شيخ بهايي(، از انديشه پيشينيان و از علوم ديگر، در اين شرح بهره برده است. در مورد استفاده از انديشه گذشتگان، مي‌توان به نقل اقوال علماي ديگر در زمينه لغت، تفسير، فقه و خصوصاً علم نجوم، اشاره کرد، که در دو بخش بررسي مي‌شود.
1. نحوه تعامل با اقوال ساير انديشمندان
اين تعامل جالب توجه، در بخشهاي زير، نمود ويژه دارد:

الف) حسن ظن به عالمان

در مقدمه، پس از اشاره به تفرّد ابن أبي عقيل در حکم به وجوب دعا در هنگام رويت هلال، مي‌فرمايد که:
درست است که حکم ايشان بر خلاف اجماع است، اما حسن ظن به او، ما را وا مي‌دارد که بگوييم، يا اين اجماع درزمان ايشان منعقد نشده بود، و يا به دست ايشان نرسيده بود (همان: ص 68 و 69).
يا در صفحه 112، آنجا که بحث از «استفاده نور ماه از خورشيد» مي‌کنند، از جانب ابن هيثم، قولي نقل مي‌شود که در ظاهر، با اشکالاتي روبروست، و برخي آنرا نقد کرده‌اند، اما ايشان، پس از ذکر قول صحيح مي‌گويد:
ابن الهيثم، أرفع شاناً في هذا العلم، من ان يظن صدور مثل هذا عنه.

ب)نقل قول علماء، فقط به عنوان مؤيد .

گذشته از شيوه عملکرد ايشان، که در مرحله اول، از طريق علمي، امري را اثبات مي‌کنند، و سپس در مرحله بعد، اقوال علماء را در تأييد، ارائه مي‌کنند، مانند اثبات کرويت زمين در صفحات 79 و 80، به صورت صريح اشاره مي‌کنند که، اقوال عالمان غير ديني در علوم غير ديني، دليل و حجت بر معارف و امور شرعي و ديني نيستند، اما قابليت استفاده بهعنوان مؤيد را دارند (همان: ص92):
فان کلام ابن سينا وامثاله، وان لم يکن حجة يرکن اليها الديانيون في امثال هذا المطالب، الا انّه يصلح للتأييد.

صفحه از 36