ب) رو به هلال بودن در هنگام قرائت، قسمتهايي از دعاست که حالت خطاب دارند، و در قسمتهاي ديگر، بايد رو به قبله ايستاد.
2. علوم مورد استفاده
مسأله ديگر، ماهيت علومي است که در اين شرح، شيخ از آنها بهره برده است، که به برخي اشاره ميکنيم.
الف)علم تفسير
شيخ در موارد متعددي، با استفاده از آيات قرآن و تفسير مفسرين، مطلبي را تبيين ميکنند و اين، گذشته از مواردي است که قول مفسّري را نقد و ردّ مينمايند، و يا از آيات و تفسير آنها براي تأييد قولي بهره ميگيرند. در اينجا فقط به نمونههايي اشاره ميکنيم.
در صفحه 78 ميآورد که برخي توهم کردهاند که قول به کروي بودن زمين، خلاف نظر شرع است، و استناد به آياتي مانند: (الذي جعل لکم الأرض فراشا( (بقره: آيه 22)، ( ألم نجعل الأرض مهاداً( (نبأ: آيه 6)، (وإلي الأرض کيف سطحت( (غاشيه: آيه 20)، مينمايند، اما شيخ با استفاده از قول دو مفسر ـ زمخشري و فخر رازي ـ برداشت توهّم کنندگان از اين آيات را ردّ ميکند.
در تبيين لغت «وائب»، از تفسير آيه (وسَخّر لکم الشمس والقمر دائبين( (ابراهيم: آيه 33)، بهره ميگيرند (همان: ص 81).
صفحه 85: در مورد «منازل التقدير»، نظر کشّاف، و تفسير القاضي در ذيل آيه (والقمر قدرناه منازل( (يس: آيه 39) را، در اين مورد که ماه، هر شب در يک منزل از منازل 29 گانه قرار دارد را ردّ ميکند.
در مورد فلک التدبير، از تفسير آيه (فالمدبرات امراٌ( توسط طبرسي، بهره ميبرند (همان: ص 86) .
در مورد منشأ نبوي داشتن علم هيأت، نظر مفسريني مانند طبرسي را شاهد ميآورند ( الحديقة الهلالية: ص 106).
منابع تفسيري مورد استفاده ايشان در اين مجموعه را، ميتوان موارد زير دانست:
الف) مجمع البيان طبرسي ب) التفسير الکبير فخر رازي ج) تفسير الکشاف زمخشري د) أنوار التنزيل بيضاوي هـ) برخي تفاسير ديگر که نام آنها ومؤلفشان را ذکر نکرده است (همان: ص 86).
ب) علم کلام :
مانند بحث «ايمان» که پس از اشاره اجمالي به اقوال متعدد در مورد آن، با توجه به ارائه بحث تفصيلي آن در فواتح، از ذکر مجدد آن پرهيز ميکنند (صفحه 94)، يا بحث «تنزيهِ خداوند» در شرح «سبحانه» (صفحه 125)، که انواع تنزيه سه گانه خداوند را ذکر مينمايند.
الف) تنزيهِ ذات «تنزية الذات عن نقص الامکان الذي هو منبع السوء».