ب) تنزيهِ صفات «تنزية الصفات عن وصمة الحدوث، بل عن کونها مغايرة للذات المقدسه وزائدة عليها».
ج) تنزيهِ افعال «تنزية الافعال عن القبح والعبث، وعن کونها جالبة اليه تعالي نفعاً او دافعةً عنه سبحانه ضرراً کأفعال العباد».
نمونه ديگر از توجه علامه بهايي در صفحه 129 به علم کلام، پاسخ به اين سوال است که چرا ائمه، عليرغم عصمت، تقاضاي طهارت از گناه و توفيق توبه دارند، که با توجه به قسمتي از دعا که ميفرمايد: «فأسأل الله ربي وربک... أن يجعلک هلال ... طهارة لا تدنسها الاثام... وسلامة من السيئات و ...»، به ذهن ميآيد که در پاسخ به آن، گذشته از اينکه ميگويد، اين مطلب را به صورت گسترده در فواتح توضيح دادهايم، ابتدا مجموعه احاديث هم راستا در اين زمينه «خانواده حديثي» را بسيار زياد توصيف ميکند، و برخي را نيز نقل ميکند، و سپس چنين پاسخ ميدهد که:
پيامبر( و معصومين، به دليل اينکه سعي داشتند در تمام اوقاتشان توجه به خدا داشته و از غير او روي برگردانده باشند، اگر لحظه کوچکي را صرف مشغوليتهاي بدني و ساير لوازم زندگي بشري، مانند خوردن و نوشيدن و ازدواج و ساير کارهاي مباح ميکردند، آن را کوتاهي ميدانستند، و اثم، عصيان يا ذنب ميناميدند، و در مورد آنها، از خداوند طلب بخشايش ميکردند.
ج) علم هيأت :
به دليل توجه خاص شيخ در شرح اين دعا به اين علم، در قسمت دوم بحث، به آن اشاره خواهد شد.
5. اشاره به برخي موانع فهم حديث :
1ـ «للناس فيما يعشقون مذاهب» (همان : ص 99) ، که ميتوان از آن، پرهيز از «پيش فرضهاي ذهني» و «پرهيز از پيروي اهواء» را فهميد.
2 ـ «اياک وقلّة التأمل» (همان : ص 113)، که از ساده انگاري بر حذر ميدارد.
3 ـ تتبع ناقص «توجه به تمام احتمالات».
در صفحه 104، دربحث از ماهيت ظلمت، پس از ذکر يک نظر جديد ميفرمايد:
اين نظْر، هر چند که به عقيده اکثر علماء باطل است، اما دلائلشان چندان محکم و قوي نيست. بنابراين، اگر به طريقي بتوان احتمالي را در مورد مفهوم کلام معصوم( صحيح دانست، نبايد آن را کنار گذاشت.
بخش دوم :
استفاده از اطلاعات نجومي
تسلّط کامل شيخ بهايي بر علم هيأت و نجوم، باعث شده که شرح اين دعا که در مورد هلال ماه است، رنگ و بوي نجومي بگيرد. مباحث شيخ در اين زمينه، در اين کتاب، بسيار متنوع است، اما