همانندانِ لقمان در امّت اسلامى

پرسش :

در روایات، چه کسانی از نظر حکمت، همسنگ لقمان معرفی شده اند؟



پاسخ :

بر پایه بررسى هاى انجام شده، در میان یاران پیامبر خدا و اهل بیت گرامى او ، سه تن در حكمت، همسنگ لقمان معرّفى شده اند . این سه ، عبارت اند از :

۱ . سلمان

در این باره ، حدیثى جالب از امام صادق علیه السلام نقل شده است كه :

پیامبر صلى الله علیه و آله پرسید : كدامین شما، روزگار را با روزه سپرى مى كنید؟

سلمان گفت: من ، اى فرستاده خدا!

پیامبر خدا فرمود: كدامتان شب را تا صبح ، بیدار مى مانید؟

سلمان گفت : من ، اى رسول خدا!

فرمود: كدامتان در هر روز ، یك بار قرآن ختم مى كنید؟ سلمان گفت : من ، اى رسول خدا!

یكى از یاران پیامبر، برآشفت و گفت : اى رسول خدا! سلمان ، مردى ایرانى است و مى خواهد بر ما قریشیان ببالد. فرمودى: كدامتان روزگار را با حال روزه سپرى مى كند؟ او گفت : من . در حالى كه در بیشتر روزها، مى خورد . و فرمودى : كدامتان شب را تا صبح ، بیدار مى ماند؟ گفت: من . در حالى كه بیشتر شب را خواب است. و فرمودى: كدامتان در هر روز ، یك بار قرآن ختم مى كند؟ باز هم گفت : من . در حالى كه بیشتر روزش را خاموش است.

پیامبر فرمود: فلانى! خاموش باش. كجا دیگر مى توانى [چنین ]همانندى براى لقمانِ حكیم بیابى؟ از خودِ سلمان بپرس تا آگاهت كند.

آن مرد به سلمان گفت : اى ابو عبداللّه ! آیا تو نگفتى كه همه روزها را با حال روزه سپرى مى كنى؟

سلمان گفت : چرا !

آن مرد گفت : تو را دیده ام كه بیشتر روز را مى خورى!

سلمان پاسخ داد : نفهمیدى . من در هر ماه ، سه روز روزه مى گیرم و خداوند عزیز و ارجمند فرموده است : (هر كس نیكى كند ، ده برابر پاداش دارد) و من شعبان را به رمضانْ وصل مى كنم و این ، روزه گرفتنِ همه روزهاست .

آن مرد گفت : آیا تو نگفتى كه شب را تا صبح ، بیدار مى مانى؟

سلمان جواب داد : چرا!

او گفت : تو بیشتر شب را خوابى .

سلمان گفت : [باز هم] نفهمیدى . من از دوستم پیامبر خدا شنیدم كه مى فرمود : «هر كس با طهارت بخوابد ، گویا كه همه شب را بیدار مانده است» و من در حال طهارت مى خوابم .

آن مرد گفت : آیا نگفتى كه در هر روز ، یك قرآن ختم مى كنى؟

سلمان جواب داد : چرا!

او گفت : تو بیشتر روز را خموشى!

سلمان گفت : [درست] فهمیدى . من از دوستم پیامبر خدا شنیدم كه به على علیه السلام مى فرمود : «اى ابوالحسن ! مَثَل تو در میان امّت من ، همانند [سوره]  «قل هو اللّه أحد»  است . هر كس آن را یك بار بخواند ، یك سوم قرآن را خوانده و هر كس دوبار بخواند ، دو سوم قرآن را خوانده و هر كس سه بار بخواندش ، قرآن را ختم كرده است . پس هر كس تو را به زبانْ دوست بدارد ، یك سوم ایمانش را كامل كرده و هر كس به زبان و دلْ دوستت داشته باشد ، دو سومِ ایمانش را كامل كرده و هر كس با زبان و دل دوستت داشته باشد و با دست نیز یارى ات دهد ، همه ایمانش را كامل كرده است . سوگند به آن كه مرا به حق برانگیخت ، اى على! اگر اهل زمین ، همانند آسمانیان ، تو را دوست بدارند ، احدى در آتش ، عذاب نخواهد شد» و من [سوره]  «قل هو اللّه أحد»  را در هر روز ، سه بار مى خوانم .

آن مرد ایستاد ، چنان كه گویى سنگى را به زور ، قورت داده است .[۱]

از امام على علیه السلام نیز نقل است كه درباره سلمان مى فرماید :

مَن لَكُم بِمِثلِ لُقمانَ الحَكیمِ وذلِكَ امرُوٌ مِنّا وإلَینا أهلَ البَیتِ ، أدرَكَ العِلمَ الأَوَّلَ وأدرَكَ العِلمَ الآخِرَ ، وقَرَأَ الكِتابَ الأَوَّلَ ، وقَرَأَ الكِتابَ الآخِرَ ، بَحرٌ لا ینزَفُ .[۲]شما چه كسى را همانند لقمان دارید ؟ مردى را دارید كه از ماست و رو به سوى ما اهل بیت دارد . دانش پیشین و پسین را آموخته و كتاب اوّل و آخر را خوانده است و دریایى پایان ناپذیر است .

با عنایت به این سخن ، مى توان گفت : مقصود از احادیثى كه سلمان را به لقمان تشبیه كرده اند، همسنگ بودن سلمان با لقمان در حكمت است ، وگرنه در فضیلت ، بعید نیست كه سلمان ، برتر از لقمان باشد ، چنان كه در حدیث زیر از امام صادق علیه السلام به این معنا تصریح شده است :

سَلمانُ خَیرٌ مِن لُقمانَ .[۳]سلمان ، از لقمانْ بهتر است.

۲ . ابو حمزه ثابت بن دینار ثُمالى

۳ . یونس بن عبد الرحمان

درباره این دو حكیم ـ كه در احادیث اهل بیت علیهم السلام ، همسنگ لقمان معرّفى شده اند ، از فضل بن شادان نقل شده است كه :

از شخص موثّقى شنیدم كه مى گفت : از امام رضا علیه السلام شنیدم كه مى فرمود : «ابو حمزه ثمالى ، در روزگار خود ، همانند لقمان در زمانش بود و این از آن رو بود كه خدمت چهار تن از ما رسیده بود : على بن الحسین ، محمد بن على ، جعفر بن محمد علیهم السلام و پاره اى از روزگار موسى بن جعفر علیهماالسلام . یونس بن عبد الرحمان هم همین طور بود . او سلمان زمانش بود» .[۴]


[۱]الأمالى ، صدوق : ص ۸۵ ح ۵۴، بحار الأنوار : ج ۲۲ ص ۳۱۷ ح ۲ .

[۲]الغارات: ج ۱ ص ۱۷۷، بحار الأنوار : ج ۱۰ ص ۱۲۳ ح ۲ . نيز ، ر. ك : بحار الأنوار : ج ۲۲ ص ۳۹۱ ح ۲۶ .

[۳]بصائر الدرجات : ص ۱۸ ح ۱۳، بحار الأنوار : ج ۲۲ ص ۳۳۱ ح ۴۲ .

[۴]اختيار معرفة الرجال : ج ۲ ص ۴۵۸ ح ۳۵۷ و ص ۷۸۱ ح ۹۱۹ .



بخش پاسخ گویی پایگاه حدیث نت