کليد رستگاري - صفحه 84

ـ استفاده از نسخههاي مورد اطمينان
بعد از ذکر دعاهاي وضو، مينويسد:
بدان که ميان نسخههاي کافي و کتاب من لا يحضره الفقيه و تهذيب، در برخي الفاظ اين دعاها، اندکي اختلاف است، و آنچه من ذکر کردم، همان روايت شيخ الطائفه در تهذيب است و نسخة تهذيب که نزد من است، نسخه مورد اطميناني است به خط پدرم که بر شيخ خود، شهيد ثاني(، قرائت کرده و در آخر آن، اجازهاي به خط وي است.
نيز، درباره نسخههاي دعاهاي ساعات شبانه روز، ميگويد:
نسخههاي دعاهاي ساعات شبانه روز، در نقصان و زيادت، بسيار اختلاف دارند و آنچه من در اين کتاب آوردم، نسخهاي بود که به آن اطمينان داشته و بر آن، اعتماد کردهام (همان: ص 354).

ب.فهم مفردات

در مورد مطالب صَرفي، به دو نمونه اشاره ميکنيم:
1. معوَّلي، وزن آن، همان اسم مفعول است؛ يعني: مورد اطمينان و اعتماد من (همان: ص 2992).
2. حي، در حي علي الصلاة، به فتح ياء، اسم فعل و به معناي «رو بياور» است (همان: ص 128).

ج.لغت شناسي

ـ بيان لغات مشکل
مؤلف، در بسياري جايها، به تبيين لغات پرداخته است، که دو نمونه از آن را ميآوريم:
1. عورت، در لغت، هر چيزي را گويند که انسان از آگاهي ديگري بر آن، حيا ميکند (همان: ص 101).
2. رجيم، يعني: مطرود [رانده شده]، که بر وزن نعيل، و به معناي اسم مفعول و اصل آن، از «الرجم بالحجارة» است (همان: ص 127).
ـ ترجيح معناي روايي لغت، بر کلام اهل لغت
ايشان، واژه «غَسَق الليل» را، نيمه شب معنا ميکند، برخلاف سخن برخي اهل لغت، که تاريکي اول شب، گفتهاند. سپس روايتي را در اين مورد ميآورد که امام( فرمودهاند: «و غسق الليل انتصافه» (همان: ص 402).
ـ ترجمه لغت به فارسي
شيخ، يکبار هم لغتي را به فارسي ترجمه کرده است و آن، واژه استنکاف است؛ يعني ننگ داشتن (همان: ص 170).

صفحه از 95