اربعين شيخ بهايي - صفحه 115

ظاهر آن است که ترجمه حديث، نميتواند خود حديث باشد، آنچنانکه ترجمه قرآن نيز، خود قرآن نيست، و از اين روست که [ازجهت حکم فقهي] فرد جنب و محدث [بي طهارت]، ميتواند آن را لمس يا مس نمايد [در صورتي که بي وضو، نميتوان متن قرآن را لمس کرد] (همان: ص 66).
نويسنده، در مورد تقطيع روايت، قائل به جواز است، و تقطيع حديث را، در مواردي که جملات متعدد در متن باشد، ولي آنطور به هم وابسته نباشند که خللي در معنا ايجاد شود، جايز مي داند. در کتاب هم، در چند موضع، احاديث را به صورت کامل ذکر نکرده، ولي به تقطيع آن، اشاره کرده است. براي نمونه، در يک جا، حديثي در باب مجالست با اهل معاصي، از کتاب شريف کافي نقل ميکند، و در انتها ميفرمايد:
حديث، خيلي مفصل و طولاني بود. ما مورد نياز خود را، از آن نقل نموديم. همانطور که خود مؤلف، در مقدمه و در ذيل حديث اول بيان ميکند، از احاديثي در اين کتاب استفاده کرده است، که بيشتر جنبه اخلاقي و اعتقادي دارد، و براي عموم مردم، کاربرد و نافع باشد، و مختص به گروه و افراد خاصي نباشد. ترتيب بيشتر احاديث، بر اساس ابواب فقهي، در کتابهاي فقهي است. ما در اينجا، فهرست چهل حديث انتخابي او را، براي وضوح ادعاي مؤلف، ذکر ميکنيم:
حديث اول: در فضيلت حفظ چهل حديث.
حديث دوم: بيان اوصاف اولياء الله.
حديث سوم : در اهميت نماز و رعايت اوقات آن.
حديث چهارم: در آداب وضو.
حديث پنجم: در ترتيب و شرايط وضو و دعاهاي آن.
حديث ششم : در تيمّم و آداب آن.
حديث هفتم: آداب نماز.
حديث هشتم : زکات مال و بدن.
حديث نهم: در فضيلت ماه مبارک رمضان و آداب روزه.
حديث دهم : حج و فضيلت آن.
حديث يازدهم: جهاد با نفس.
حديث دوازدهم : امر به معروف و نهي از منکر و آداب آن.
حديث سيزدهم: روزي [و ميانه روي در طلب آن].
حديث چهاردهم: دنيا [ و فراموشي آخرت].
حديث پانزدهم: کمک به ستمگران و آثار آن.
حديث شانزدهم: دعا براي اداي بدهي.

صفحه از 127