و ظاهر است، و همچنين محبت خدا، ايجاب ميکند که مؤمن، با اعمال صالح بسيار، آمادگي کامل براي لقاء ذات حق پيدا کند، و چون مرگ، اعمال صالح او را قطع ميکند، از آن کراهت دارد. شيخ بهاء، قبل از پاسخ به منافات روايات بالا، پاسخ مفصلي در جمع اين دو دسته روايات، از شهيد اول نقل ميکند، که به ملاحظه اختصار، از نقل آن خودداري ميکنيم.
6. تعامل با اهل سنّت، و احياناً نقد و ردّ منصفانه، مانند جايي که ميگويد :
علماي اماميه و فقهاي شيعه که قائل به مسح پاها شدهاند، ميگويند: اي برادران ديني! و اي همسفران ما در پيمودن راه يقين! اگر به ديده انصاف به مدلول آيه کريمه بنگريد، و بيشائبهي تعصب، به آن توجه نماييد، به يقين خواهيد رسيد که آيه نامبرده، حجت ما بر شماست، نه آن که دليل شما باشد عليه ما، و شرح آن، اينگونه است که... (همان: ص 116).
7. مؤلفِ بزرگوار أربعين، در خلال کتابش، به مناسبتهاي مختلف، مسأله امام شناسي را طرح و بررسي ميکند؛ علم امام، عصمت امام، ثمره وجود امام، خصوصاً در عصر غيبت و امثال آن را، با ادله روايي و عقلي، و ذکر حکاياتي، همچون حکايتي که از سيد بن طاووس نقل کرديم، براي مخاطبينش، با بياني کامل و وافي، تشريح ميکند.
8. يکي ديگر از خصوصيات او در اين کتاب، نقل قول فراوان از پدر خود، به مناسبتهاي گوناگون است، که تواضع و فروتني وي را نسبت به پدر، نمايان ميسازد (همان: ص 502).
9. نقل مباحث رياضي و عددي در کتاب: شايد با توجه به اين که مؤلف، در رياضيات تبحر داشته، از اين راه خواسته، به روشني دادن و تبيين موارد محاسباتي در روايات، استفاده بهينه را بنمايد، همانند توضيح مفهوم کثرت در مورد عدد هفتاد، که در برخي آيات و روايات آمده است: علّت اينکه عدد هفتاد، از ميان ديگر اعداد، به اين امر برگزيده شده است، از آن نظر است که در هفتاد، کاملترين آحاد که هفت است، مضربش با عدد کاملي که ده است، صورت گرفته است؛ يعني هفده مرتبه تکرار شده است؛ چون آن، مشتمل بر مخارج کسرهاي تسعه [نه گانه] است، که عبارت است از نصف، ثلث، ربع، خمس، سدس، سبع، ثمن، تسع، عشر ... .امّا اينکه هفت، اکمل آحاد است، و در ميان اعداد فرد، که از يک تا نه است، عددي کاملتر از آن نيست، بدان جهت است که هفت، کمترين فردي است که اکثر اقسام عدد را در بردارد ( زيرا عدد، يا زوج است يا فرد، يا فرد اول است يا غير اول، يا مجذور است يا غيرمجذور، زوج الزوج است يا زوج الفرد، يا تام است يا زايد يا ناقص).
10. استفاده از خانواده حديث :
تأييد و شرح احاديث با همديگر، اعم از منابع شيعي يا اهل سنت، مانند:
الف) في الکافي ج2، ص87، ح1، عن الامام أبي عبد الله جعفر بن محمد الصادق(: من سمع شيئاً من الثواب علي شيء، فصنعه، کان له أجره، و إن لم يکن علي ما بلغه.