6 ـ 2 . نقد توجيهات اهل سنّت
پيش از نقد توجيهات دانشمندان اهل سنّت در معناي حديث، بايد به اين نکته توجّه داشت که در بسياري از نقلهاي حديث امان که در آثار اهل سنّت آمده است، و در همه نقلهاي آن که در آثار شيعه اماميه چه از طريق پيامبر( و چه از طريق امامان معصوم، نقل شده، و نيز در نقلهايي که در آثار زيديه آمده است، اثري از نام صحابه ديده نميشود و تنها در شماري از نقلهاي موجود در آثار اهل سنّت، به جاي جمله أهلُ بيتي أمانٌ لاُمّتي ، عبارتِ أصحابي أمانٌ لاُمّتي آمده است. اين امر، نشان ميدهد که اين حديث با تعبير أصحابي ، از پشتوانه و استحکام لازم برخوردار نيست وگرنه، نميبايست در ميان محدّثان اهل سنّت، اختلاف بسياري وجود ميداشت. همچنين، بسياري از نقلهاي حديث که تعبير أصحابي در آنها هست، به لحاظ سند نيز اشکال دارند.
حال اگر بر فرض، حديث با تعبير أصحابي ، از نظر سند هم مشکل نداشته باشد، ميخواهيم ببينيم که آيا معناي حديث با اين تعبير، از ديدگاه کتاب و سنّت و حکم عقل و تاريخ صحيح، قابل قبول است يا نه؟
در اين احاديث، به دو نکته مهم اشاره شده، که نخست بايد معناي اين دو را به درستي روشن کنيم: يکي امان، و ديگري حوادث موعود (ما توعدون).
در نقلها و تعابير جعلي حديث، به صراحت آمده است که ستارگان، مايه امان آسمان يا اهل آسماناند و هر گاه ستارگان بروند، براي آسمان يا اهل آن، حوادثي روي خواهد داد که وعده آمدن آن، به آنان داده شده است. اين حقيقت، کاملاً روشن است که مقصود از ستارگانْ در اين حديث، مجموعهاي از کرات آسماني است که شبها در فواصل دور و نزديک مشاهده ميشوند و ميدانيم که اگر روزي اين کرات بزرگ، نابود شوند، جهان هستي نيز نابود ميشود و عُمر آن به پايان خواهد رسيد.
حال، از تشبيه اصحاب به ستارگانِ آسمان، در مايه امان بودن براي امّت، بهوضوح استفاده ميشود که همانسان که ستارگانْ همواره مايه امان آسمان و اهل آن، يا مايه امان اهل زمين از غرق شدن (برابرِ نقل حاکم نيشابوري) بوده و هستند، اصحاب نيز بايد چنين خاصيتي داشته باشند که نبودشان باعث هلاکت امّت اسلام شود؛ امّا اين، تنها در صورتي ممکن است که همواره فرد يا افرادي از اصحاب، در ميان جامعه اسلامي وجود داشته باشند. ولي تاريخ، نشان ميدهد که همه صحابه تا پايان قرن اوّل، در گذشتهاند و از آغاز قرن دوم به بعد، هيچ يک از صحابه در ميان جامعه اسلامي باقي نبوده است. پس تشبيه ياد شده در حديث، تعبيري ساختگي است. از آنچه درباره ستارگان گفتيم، بهوضوح بر ميآيد که مقصود از اَمان در اين حديث، نه امان از گمراهي و اختلاف و ... است - که دانشمندان اهل سنّت گفتهاند - ؛ بلکه مقصود، امان از هلاکت و نابودي است، که صحابه به اين معنا، هيچ گاه مايه امان امّت نبودهاند؛ زيرا تاريخ نشان