ميدهد که همه صحابه رفتند، ولي آب از آب تکان نخورد و هيچ تحوّلي در جهان هستي يا در ميان امّت اسلامي، از اين نظر، روي نداد؛ بلکه امّت اسلامي روز به روز، گستردهتر هم شد.
تعبير حوادث موعود نيز که در حديث آمده، کنايه از پايان جهان و فرا رسيدن قيامت، يا حوادثي است که در آستانه قيامت روي خواهد داد؛ زيرا چنانکه در حديث آمده، اين حوادث، پس از نابودي ستارگان و کرات آسماني رخ خواهد داد و پس از اين تحوّلات عظيم، زمان فرا رسيدن قيامت يا مقدّمات قيامت است. تشبيهِ به کار رفته در حديث، نشان ميدهد که اگر تعبير و أصحابي أمانٌ لاُمّتي صحيح باشد، صحابه مايه امان امّت اسلامي بودهاند و ميبايست با رفتن آنان، عُمر امّت اسلامي پايان مييافت و امّت نابود ميشد؛ حال آنکه چنين نشد .
از اين جا، به اين حقيقت پي ميبريم که اصحاب، مايه امان امّت نبودهاند و نقلهاي حاوي اين تعبير، ساختگياند و بهرهاي از حقيقت ندارند.
از اين گذشته، ميپرسيم: اصحاب در چه زماني مايه امان امّت بودهاند؟ در زمان پيامبر( يا بعد از پيامبر؟ لابد ميگويند: بعد از پيامبر؛ چون قابل قبول نيست که با وجود پيامبر در ميان امّت، اصحاب مايه امان امّت باشند. اما به شهادت تاريخ، اصحاب پس از پيامبر نيز، نه تنها مايه امان امّت نبودهاند، که مايه امان خودشان هم نبودهاند؛ بلکه شماري از آنان مايه ناامني امّت نيز بودهاند. معاويه، عمرو عاص، طلحه، زبير، عايشه و بسياري ديگر، از صحابه بودند؛ ولي چند جنگ بزرگ پس از رسول خدا که دهها هزار انسان بيگناه در نتيجه آنها کشته شدند، به دست آنان پا گرفت.
حال اگر امان را به معناي امنيت ظاهري بگيريم، يا چنانکه دانشمندان اهل سنّت گفتهاند، امان را به معناي امنيت فکري و اعتقادي امّت و جلوگيري صحابه از ظهور بدعتها و فتنهها و هتک حرمت حرمين شريفين و... بدانيم (شرح صحيح مسلم: ج 16 ص 316 ـ 317؛ فيض القدير: ج 6 ص 296 ـ 297). صحابه به اين معنا هم، مايه امان امّت نبودهاند که هيچ؛ بلکه مايه امان خودشان هم نبودهاند؛ چون همه اين حوادث، در زمان صحابه و حتي به دست خود آنان رخ نمود: بدترين برخوردها با اهل بيت پيامبر صورت گرفت؛ فاطمه زهرا و علي بن ابيطالب و حسن و حسين( به شهادت رسيدند؛ در حادثه حرّه، حرمت حرم پيامبر توسّط سپاه يزيد شکسته شد، صحابه پيامبر قتل عام شدند، ناموس آنان مورد تجاوز قرار گرفت، اموالشان غارت شد و خانههايشان بر سرشان خراب شد. ( المختصر في أخبار البشر: ج 1 ص 192؛ مروج الذهب: ج 3 ص 79؛ تاريخ الطبري: ج 5 ص 491؛ الکامل في التاريخ: ج 3 ص 47؛ الصواعق المحرقة: ص 221؛ المنتظم: ج 5 ص 343؛ تاريخ الخُلفاء: ص 230). نکته ديگر اينکه واژه امّت ، عام است و همه امّت پيامبر( را تا قيامت شامل ميشود؛ ولي روزگار صحابه، حدود يک قرن بيشتر ادامه نيافته است. پس کساني که حدود سيزده قرن است وجود خارجي ندارند، چگونه ميتوانند مايه امان امّت باشند؟! مايه امان بودن آنان، فرع بر اين است که دست کم يکي از آنان هنوز زنده باشد.