و مِمّن حولَکم مِن الأعرابِ منافقون و مِن أهلِ المدينة مردوا علي النفاق لا تعلمهم، نحن نعلمهم سنعذّبهم مرّتين ثم يردّون إلي عذاب عظيم (توبه: 101).
و برخي از باديهنشيناني که پيرامون شما هستند، منافقاند، و از ساکنان مدينه [نيز عدّهاي] بر نفاق خو گرفتهاند. تو آنان را نميشناسي، ما آنان را ميشناسيم. به زودي، آنان را دو بار عذاب ميکنيم، سپس به عذابي بزرگ باز گردانيده ميشوند.
گروهي از همين صحابه منافق، حرمت پيامبر( را زير پاگذاشتند و به همسر رسول خدا( (عايشه يا ماريه قبطيه) تهمتِ ناروا زدند و خشم خدا را براي خود خريدند. قرآن در مورد اينان ميگويد:
ان الذين جاؤوا بِالإفک عصبة منک لا تحسبوه شرّاً لکم بل هو خير لکم. لکل مرئٍ منهم ما اکتسب من الإثم ... (نور: 11 و 12).
در حقيقت، کساني که آن بهتان را [در ميان] آوردند، دستهاي از شما بودند. آن [تهمت] را شرّي براي خود نپنداريد؛ بلکه براي شما در آن، مصلحتي [بوده] است. براي هر مردي از آنان [که در اين کار دست داشته]، همان گناهي است که مرتکب شده است، و آن کس از ايشان که قسمت عمده آن را به گردن گرفته است، عذابي سخت خواهد داشت.
سيوطي در ذيل آيه و همّوا بما لم ينالُوا؛ بر آنچه [منافقان] موفّق به انجام آن نشدند، همّت گماشتند... ، حدود دوازده تن از صحابه را نام برده است که تصميم داشتند در جنگ تبوک، پيامبر خدا را ترور کنند؛ ولي خداوند رسولش را مطّلع کرد و ايشان با تمهيداتي، خود را نجات داد (الدرّ المنثور: ج 4 ص 243).
همچنين، رسول خدا در احاديث صحيحي که از ايشان به دست ما رسيده، دوستي علي( را مايه ايمان، و دشمني با او را موجب نفاق دانسته است . امّ سلمه ميگويد که رسول خدا ميفرمود:
لا يحبّ علياً منافق و لايبغضه مؤمن (سنن الترمذي: ج 5 ص 298 ـ 299؛ مشکاة المصابيح: ح 6091).
هيچ منافقي، علي را دوست ندارد و هيچ مؤمني، با علي دشمن نيست.
در حديث ديگري، آن حضرت خطاب به علي( فرمود:
لا يحبُّک إلاّ مؤمن و لا يغضبك إلاّ منافق (سنن الترمذي: ح 3736؛ سنن النسائي: ج 8 ص116؛ مجمع الزوائد: ج9 ص 133؛ فتح الباري في شرح صحيح البخاري: ج 1 ص 63؛ تاريخ بغداد: ج 8 ص 417).
دوست ندارد تو را، مگر مؤمن، و دشمن ندارد تو را، مگر منافق.
با اين همه، ميدانيم که در ميان صحابه، کم نبودهاند کساني که بغض و دشمني با علي( را در دل داشتهاند و حتي جنگهاي جمل و صفّين و نهروان را شماري از همين صحابه رهبري