وَأَتْمَمْتُ عَلَيکُمْ نِعْمَتِي وَرَضِيتُ لَکُمُ الإِسْلامَ دِيناً ( مائده: آيه 3).
ترحّم و ترضّي بر اساس قائل
به طور کلّي، بر اين اساس که چه کسي ترحّم يا ترضّي نموده باشد، اين الفاظ بر چهار دسته منقسم ميشوند:
1. رضايت پيامبر از اصحاب
اعلام رضايتمندي رسول خدا( از اصحاب خويش، نوعي خاص از ترضّي است. اگر پيامبر خدا( رضايت خويش را از کسي ابراز نموده باشد، بر اساس نظر علما، نوعي اعتباردهي از جانب ايشان بوده که نشاندهنده اطمينان ايشان به اوست. ۱ البتّه اقوال در اين باره، گوناگوناند و جايگاه اصلي آن، در بحث عدالت صحابه است.
2. ترحّم و ترضّي به وسيله ائمّه(عليهم السلام) ۲
اعلام رضايت و ترحّم از جانب امام(، ظاهراً يا صراحتاً، بر وثاقت راوي دلالت دارد. به عنوان مثال، علاّمه خويي هنگام بحث درباره حمزة بن محمّد بن عبد الله طيار، مشهور به ابن طيار، مينويسد:
ثمّ إنّ کشّي ذکر روايتين قويتين تدلاّن علي حُسن ابن الطيار و جلالته. فقد روي عن حمدويه و ابراهيم، ... عن هشام بن الحکم، قال: قال لي أبوعبد الله(: ما فعل ابن الطيار؟ . قال: قلت: مات. قال: رحمه الله و لقاه نَضْرةً و سروراً، فقد کان شديدَ الخصومةِ عنّا أهل البيت . و ... عن أبي جعفر الأحول عن أبي عبد الله( قال: ما فعل ابن الطيار؟ . قلت: توفّي. فقال: رحمه الله، أدخل الله عليه الرحمةَ و نضرة. فإنه کان يخاصم عنّا أهل البيت (معجم رجال الحديث: ج 6 ص 280).
از اين دعاي مبارک ، وثاقت ابن طيار و حُسن و مدح او فهميده ميشود ( أصول علم الرجال: ص 122).
گاهي مخاطب امام(، شخص خاصّي نيست؛ بلکه يک گروه است؛ همچون ترحّم امام صادق( بر زوّار امام حسين( ( معجم رجال الحديث: ج1 ص 78). اين نوع ترحّم، از آن جهت که مدح اشخاص را نميرساند، از حوزه بحث ما خارج است.
3. ترحّم و ترضّي يک فرد عادي در حقّ ديگري
در ترحّم و ترضّي، شرط بر آن است که گوينده، انساني جليل المنزله و مورد اعتماد باشد که سخن وي، در اعتبار بخشيدن و وثاقت دادن به ديگران مؤثّر است. در عرف، از اين گونه ترحّم و
1.. براي اطّلاعات بيشتر و شواهد اين بحث، ر.ک : الفوائد الرجالية: ص ۹۶.
2.. توجّه به اين نکته ضرور است که دعاي امام در حقّ شخصي، که به دعاي خير و شرّ تقسيم ميشود، مصداق بحث نيست. با اين همه، برخي همچون آقاي فضلي ( اُصول علم الرجال: ص ۱۲۲) از آن نيز در اين جايگاه ياد نمودهاند. بايد اذعان نمود که رسيدن به نتيجهاي مطلوب در اين باره، به بررسي دقيق اقوال و مصاديق و به مجالي ديگر نيازمند است.