ساير اشکالات سيد استاد، اخصّ از مدّعاست؛ زيرا دايره سخن ايشان، دعاهاي درخواست آمرزش و رحمت است؛ حال آنکه ادّعاي ما، دعاهاي درخواست خشنودي خدا را نيز در بر ميگيرد و اين گونه دعا (ترضّي) اگر پرده از وثاقت راوي بر ندارد، دست کم بر حُسن و مدح وي دلالت ميکند.
2. ترحّم امام صادق( بر زوّار امام حسين(، از الفاظ مشير است و عدّه خاصّي از زيارتکنندگان را در بر ميگيرد.
3. در باب ترحّم امام صادق( بر سيد حميري، بايد گفت که گذشته از اين روايت، آن قدر مطلب درباره او نوشته شده که ما را براي راهنمايي بر وثاقتش بس است.
4. در مورد اشکالي که به ترحّم نجاشي بر يکي از مشايخ معاصر خود وارد شده، بايد گفت: هر چند تضعيف آن شيخ به دست خود نجاشي درست باشد، به نظر ما آسيبي نميرساند؛ زيرا موضوع، ترضّي است و نه ترحّم و از کلام نجاشي اين طور بر نميآيد که فردي را تضعيف کرده باشد و سپس او را ترضّي کند. گذشته از اين، نجاشي ترحّم را همراه مسامحت آورده و درباره او گفته است: رحمه الله و سامحمه . علاوه بر اين، شخص مورد نظر، احمد بن محمّد بن عبد الله بن حسن بن عبّاس (عياش) جوهري بوده و نه محمّد بن عبد الله بن محمّد بن عبيد الله بن بهلول، که اشتباه، از قلم ايشان (مرحوم آقاي خويي) بوده است ( اُصول علم الرجال بين النظرية و التطبيق: ص 493 ـ 494).
پنج. راه تفصيل
گروهي از دانشمندان، به تفصيل در اين باب پرداختهاند؛ مانند آقاي داوري که با طرح اشکالات آية الله خويي و پاسخ دادن به آنها، براي رسيدن به نتيجهاي معقول، ابتدا به شرح واژگاني و مصداقي لغات پرداخته و نوشته است:
طلب مغفرت براي يک فرد، بنا بر حالات و گفتهها تفاوت ميکند؛ گاهي طلب آمرزش، گاهي درخواست رحمت و گاهي درخواست خشنودي و رضايت خداست. اينها سه گونه دعا هستند که در عُرف وجود دارند؛ بلکه در واقعيت نيز چنان است. پايينترين مرتبه آن، درخواست آمرزش است و بالاتر از آن درخواست رحمت. اگر درخواست رحمت به معناي لغوياش باشد، همان درخواست پوشش و آمرزش است؛ ولي درخواست رحمت، در عرف، بالاتر از درخواست آمرزش است. پس از آن و بالاتر از اين دو مرتبه، درخواست رضايت و خشنودي است؛ به گونهاي که در حقّ کسي رضي الله عنه گفته نميشود، مگر در مقام تعظيم و بزرگداشت. . .
در اين باره، گفته شده که دعا به صورت درخواست آمرزش، دلالتي بر توثيق ندارد. کسي نيز اين را نگفته و در اين جا صحبت از ترحّم و ترضّي است.
ظاهراً ترحّم، بيشتر ميان عرف به کار برده ميشود. از اين رو، هر کسي مورد ترحّم قرار ميگيرد؛ هر چند در لغت، بين آن فرقي نگذاشتهاند و هر فردي ميتواند مشمول آن قرار گيرد. اما ترضّي در لغت، به معناي خشنودي است؛ يعني خدا از او قبول کند و براي او