ترحّم و ترضّي - صفحه 88

پاداشي را مي‌خواهد. اين ترضّي، براي هر فردي به کار نمي‌رود. پس مثلاً براي کسي که آشکارا فسق مي‌کند، نمي‌گويند: رضي الله عنه ؛ بلکه به کسي که در مرتبه بلندي از بزرگي و پاکي باشد، تعلّق مي‌گيرد؛ به کساني مانند: سلمان، ابوذر، مقداد، عمّار و افرادي از اين دست. از اين رو، عبارت‌ها به نسبت اشخاص و مقام آنها متفاوت خواهد بود:
مرتبه اوّل، درخواست آمرزش است. اين گونه دعا، نشانه آن است که دعا کننده، گناهي را در شخص ديده و براي آمرزش آن، به درگاه حق روي آورده است.
مرتبه دوم، درخواست رحمت است، که با رقّت و دلسوزي بيشتر نسبت به درخواست آمرزش، ايراد مي‌شود.
مرتبه سوم، درخواست رضايتمندي است، که بر پايه اعمال نيک و شايسته شخص ايراد ميگردد و پاداشي براي اين اعمالِ وي درخواست مي‌شود؛ گويي که از او اشتباه و گناهي نديده است.
مرتبه چهارم که بالاترين مقام است، مقام پالودگي و آراستگي از گناه است. بنا بر اين، مي‌توان اين عبارات را از هم جدا کرد [و گفت]: اگر ترضّي از امام( صادر شود، بدون شک ، دلالت بر توثيق دارد. به همين ترتيب، اگر اين عبارت توسّط بزرگاني که به دلالت الفاظ آگاهي دارند، در حقّ معاصران خود باشد، ظاهرْ آن است که توثيق به شمار مي‌رود؛ بويژه اگر به دفعات بازگو شود. ترضّي به خودي خود، نشانه توثيق خواهد بود و زياده‌گويي آن، تأکيدي بر آن است و به فرض عدم دلالت آن بر توثيق، دست کم مي‌توان حُسن و نيکويي راوي را از آن برداشت کرد ‌‌‌( همان: ص 491 ـ 493).

نتيجه

با بررسي اقوال گوناگون و ادلّه هر کدام، و با توجّه به اشکالات آية الله خويي( و پاسخ آنها، و با جستجو در مصاديق ترحّم و ترضّي در کتب رجال - که در پي اين نوشتار تقديم مي‌شود - ، به نظر نگارنده، آنچه به حقيقت نزديکتر مي‌نمايد، تقريباً نزديک با ديدگاه تفصيلي آقاي داوري است.
1. ترحّم معصوم( دالّ بر توثيق يا مدح قوي نزديک به توثيق است.
2. درباره ترحّم بزرگان علم رجال، اين نتايج به دست آمده است: از 71 نفر راوي بررسي شده، 62 نفر توثيق شده‌، هشت نفر مدح شده‌ و يک نفر مهمل‌اند. پس مي‌توان نتيجه گرفت که ترحّم بزرگان رجالي، مدحِ نزديک به توثيق است.
3. ترضّي معصوم(، نشانه توثيق است.
4. درباره ترضّي بزرگان علم رجال، نتايج جستجو چنين است: از 23 نفر راوي بررسي شده، نوزده نفر توثيق و چهار نفر مدح قوي شده‌اند. پس مي‌توان چنين نتيجه گرفت که ترضّي بزرگان رجالي نيز تقريباً معادل توثيق است.
5. در هر صورت، با تکرار ترحّم و ترضّي، احتمال تراکم ظنون هست و در نتيجه، مي‌توان به وثاقت راوي پي برد.

صفحه از 98