اهميت اين گونه توصيفات نبوي، بويژه در جايي جلوهگر ميشود که حقيقت مورد توصيف، از امور غيبي باشد، يعني حقايقي که آگاهي دقيق از جزئيات آن، جز براي کسي که از زلال وحي سيراب شده است، امکانپذير نيست.
از جمله اين حقايق غيبي، ميتوان به بهشت و سيماي دلآراي بهشتيان، و دوزخ و چهره کريه دوزخيان، اشاره نمود که در تصاوير نبوي، ويژگيها و اوصاف و مشخّصات آنها به روشني به تصوير در آمدهاند و صحنههايي زنده از هر يک، به نمايش گذاشته شدهاند. همچنين در سخنان پيامبر خدا، گاه شاهد توصيفات دقيقي از حالات و روحيات گوناگون انسانها هستيم که در آنها از چهره باطني افراد مختلف، پرده برداشته شده و حالات روحي و دروني انسانها با مهارت زايد الوصفي به تصوير در آمده است.
4. رويارويي صحنهها با يکديگر
ويژگي طبيعي انسان، به گونهاي است که اشيا را از راه مقايسه با هم و مقايسه با نقطه مقابلشان ميشناسد و اگر نقطه مقابل نباشد، نميتواند آنها را بشناسد، گر چه در کمال ظهور باشد، مثل: نور و ظلمت، علم و جهل، قدرت و عجز، خير و شر، حرکت و سکون، حدوث و قِدَم، و فنا و ابديت (بيست گفتار: ص 241).
مقابله و رويارويي صحنهها با يکديگر، نقش مهمّي در تأثيرگذاري بر مخاطب، ايفا ميکند؛ زيرا بديهي است ارائه يک صحنه در مجالي خاص، نخواهد توانست همان تأثيري را از خود بر جاي گذارد که در رويارويي آن صحنه با طرف مقابلش، پديد ميآيد، ضمن اين که به مخاطب، اين فرصت را هم ميدهد تا با شناخت هر دو جنبه، به مقايسه آن دو با يکديگر بپردازد و به انتخاب آگاهانه يکي از آن دو، مبادرت نمايد (المقابلة في القرآن: ص 217).
نمونههاي زير، تنها بخشي از تصاوير بديع نبوي است که در آنها، از روش ياد شده براي نمايش زنده مفاهيم و تجسّم بخشيدن عيني به آنها استفاده شده است:
در برخي تصاوير، ميتوان شاهد رويارويي دو چهره مختلف: «مؤمن» و «کافر»، در برابر يکديگر بود که از آنهاست:
مؤمن، مثل خوشه[ي گندم يا جو] است که گاه، راست ميشود و گاه، خم. و کافر، مانند صنوبر است که هميشه راست است تا آن که يکباره، فرو ميافتد (هيچ بلا و مصيبتي به او و اموال و اولادش نميرسد و ناگهان، مرگ به سراغش ميآيد و او را غافلگير ميکند)(مسند ابن حنبل: ج 3 ص 349؛ کنز العمّال: ج 14 ص 151 و با اندکي تفاوت در: تحف العقول: ص 38؛ بحار الأنوار: ج 74 ص 142).
و در جايي ديگر، ميفرمايد:
مؤمن، به گناه خود، آن گونه مينگرد که گويي زير صخره عظيمي قرار گرفته و [هر لحظه] بيم آن را دارد که بر او، فرو افتد، و کافر به گناه خود، آن گونه مينگرد که گويي مگسي از جلوي بينياش، رد شده است(بحار الأنوار: ج 74 ص 77).