7. روش نمايشي
گوينده بليغ، براي تفهيم سخن خود و براي آن که کلامش در اذهان شنوندگان، تأثير عميقتري به جا گذارد، گاه کلام خود را با انواع اشارات و حرکات و افعال خاص، همراه ميسازد تا توجّه مخاطب را به خود، جلب نمايد و از اين طريق، راه را بر فهم حقيقي شنونده، بگشايد.
اشارات و حرکات، در حين القاي کلام، تأثير بسزايي در وضوح معنا دارند تا آن جا که در برخي مواقع، حتّي ميتوان از آنها مستقلاً براي انتقال يک پيام، استفاده نمود و همچون زباني گويا براي آموزش مفاهيم، از آنها بهره جست.
يکي از محقّقان معاصر، درباره اهمّيت و نقش اين شيوه بياني ميگويد:
تعبير نمودن از چيزي به کمک حرکات و اشارات، به علم جديدي در علوم لغوي تبديل شده است و اين، همان علمي است که امروزه، از آن با عنوان «علم اشارات» (kireies) ياد ميشود يا احياناً تعبير: «زبانِ اندام» را براي آن به کار ميبرند. محقّقان اين علم، معتقدند در برخي مواقع، حرکات و اشارات، به مراتب از کلام، بهتر و مؤثّرتر است (الدراسات في علم اللغة: ص 159، به نقل از: الصورة الفنية في الحديث النبوي: ص 395).
نگاهي به روايات نبوي، حکايت از آن دارد که پيامبر( از اين شيوه مؤثّر، براي ترسيم و مجسّم نمودن حقايق ديني و معرفتي، بهرههاي فراواني برده و با خلاقيتي خاص، موضوعات گوناگون را به روشي زنده و گويا به مخاطبان خود، القا نموده است.
از جمله شيوههاي بديع پيامبر( براي مجسّم نمودن مفاهيم در حقايق، ميتوان به موارد زير اشاره نمود:
الف) استفاده از حرکات دست
در حديثي نقل شده که پيامبر خدا، دست خود را بر سرِ يکي از صحابه خود گذاشت و فرمود:
هرگاه ديدي خلافت در سرزمين مقدّس، استقرار يافت و زلزلهها و غم و اندوه، فراوان و اُموري شگفت و عظيم، آشکار گرديد، قيامت در آن روز، به مردم نزديکتر از دست من به سرِ تو خواهد بود (سنن أبي داوود: ج 1 ص 570).
در تصويري ديگر، ايشان براي مجسّم نمودن ثواب عظيم عيادت کنندگان بيمار، آن را با دست خود، اين گونه به نمايش گذاشته است:
هر کس بيماري را عيادت کند، در رحمت خدا وارد ميشود (با دست خود، به کمرش اشاره نمود) و هرگاه در کنار بيمار بنشيند، غرق در رحمت [الهي] خواهد شد (بحار الأنوار: ج 74 ص 121).